
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۳۳
۱
یار بیپروا و ما را آرزوی دل بسی
کار خواهد بود با یاری چنین، مشکل بسی
۲
جان من! دلسوزی پروانه طرز دیگرست
گرچه باشد شمع را جوینده در محفل بسی
۳
کوته اندیشیم ما و کعبه مقصود دور
سوده شد پای امید و راه تا منزل بسی
۴
گریه دیر آمد به یادم، اشک ازان شد بیاثر
کی دهد حاصل، چو ماند تخم زیر گل بسی
۵
هرگز از راه حرمجویان کسی خاری نچید
راه طی کردم به مژگان از پی محمل بسی
۶
باده غم گرچه با ما کرد تلخیها به بزم
وقت ساقی خوش، کزو دیدیم روی دل بسی
نظرات