
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۴۵
۱
تا چند از پی دل شیدا رود کسی
دنبال او نکوست که تنها رود کسی
۲
مرهمطلب مباش چو داغی نسوختی
دست تهی چگونه به سودا رود کسی؟
۳
کس بیطلب نرفته، اگر دیر، اگر حرم
خواری کشد، نخوانده به هرجا رود کسی
۴
گیرایی کمند تو، میآردش به زیر
بر بام چرخ اگر چو مسیحا رود کسی
۵
بگشا ز رخ نقاب، که زاهد نگویم
از ره چرا به زلف چلیپا رود کسی
۶
ای چشم ناشکیب، دمی پاس گریه دار
تا کی ز بحر، روی به صحرا رود کسی؟
۷
شاید، به راه کعبه ز شوق قدمزدن
چون خار اگر در آبله پا رود کسی
نظرات