
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۴۶
۱
تاوان قتل صید زبون نیست بر کسی
منت برای قطره خون نیست بر کسی
۲
کافیست شوق کشتهشدن خونبها مرا
در روز حشر، دعوی خون نیست بر کسی
۳
هرکس به قدر همت خود میکشد جفا
هرگز ستم ز همت دون نیست بر کسی
۴
عاقل کسی بود که کند غربت اختیار
از کشوری که دست جنون نیست بر کسی
۵
ای غم به خانه دل قدسی وطن مکن
تعمیر این خرابه، شگون نیست بر کسی
نظرات