
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۵۱
۱
آرزوی ما کند با مدعا بیگانگی
عشق را باشد نصیب از آشنا بیگانگی
۲
کی شود روشن بجز از خاک کویت دیدهام؟
چشم عاشق را بود با توتیا بیگانگی
۳
خفتگان خاک را دیگر که جان آرد به تن؟
گر کند در حشر، زلفت با صبا بیگانگی
۴
ما ازان عشق آشنایانیم کاندر کیش ما
از دو عالم، جز غمت، باشد روا بیگانگی
نظرات