
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۵۵
۱
دل ز بیداد تو رو کرد به آبادانی
در نظر، برگ گل و لاله کند پیکانی
۲
در تماشای در و بام تو چون مهر منیر
هر سر موی کند بر بدنم مژگانی
۳
از بد و نیک جهان، روی فراهم نکشم
زانکه چون آینهام باز بود پیشانی
۴
سینهام ترکش تیرست ازان شست و هنوز
جگرم آه کشد از غم بیپیکانی
۵
در خراش جگرم حاجت ناخن نبود
پیچش آه کند در جگرم سوهانی
۶
روی گرداندهای از دیدن رویش قدسی
گل بیرنگ ز خورشید چرا گردانی؟
نظرات