
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۵۸
۱
هرگوشه چو مینا، صنم حور سرشتی
در زیر فلک نیست چو میخانه بهشتی
۲
تنگ است چنان عرصه افلاک که گویی
چون خانه خم گشته بنا، بر سر خشتی
۳
چون غنچه که باشد که گریبان نکند چاک؟
آواز نی و جام می و دامن کشتی
۴
آن گریه کجا رفت که طوفان صفتش را
بر صفحه دریا به خط موج نوشتی؟
۵
دیدند دغا باختن کعبه روان را
آن قوم که بر کعبه گزیدند کنشتی
۶
خم بر سر خود داد ز افتادگیاش جای
در میکده کمتر نتوان بود ز خشتی
۷
نامم نتوان برد ز خواری برش امروز
آن روز کجا شد که به من نامه نوشتی
۸
قدسی خبرت نیست که در میکده عشق
هر گوشه بهشتیست نهان در ته خشتی
تصاویر و صوت

نظرات