
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۵
۱
تا بود گریه کی آباد شود خانه ما؟
جغد را پای به گل رفته به ویرانه ما
۲
ما از آن سوختگانیم که معمار ازل
طرح آتشکده برداشت ز کاشانه ما
۳
عشق پیوسته به دنبال دلم میگردد
شعله آید به طلبکاری پروانه ما
۴
جرم می خوردن ما نیست کم از طاعت کس
کار صد توبه کند گریه مستانه ما
۵
چون تهی دیده که آرد به کسی روی نیاز
چشم بر چشم صراحی زده پیمانه ما
۶
حرف دیوانه شنیدن ز خردمندی نیست
عاقلان گوش نکردند بر افسانه ما
۷
چون سپندی که بود بر سر آتش قدسی
هرگز آرام نگیرد دل دیوانه ما
نظرات
سید محسن