
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۶۶
۱
گشته پنهان از نظر آنکس که صیاد من است
عالمی را برده از یاد آنکه در یاد من است
۲
هر که رُفت از دل غباری بر دلم آمد نشست
هرکجا گم شد غمی در محنتآباد من است
۳
نالهای کردم برآمد شیون از صحن چمن
گرمی عشق گل و بلبل ز فریاد من است
۴
نگذرد در خاطر صیاد صید از دوستی
دشمن جان من است آنکس که در یاد من است
۵
در خراش سینه من کز ناتوانی عاجزم
کوه بشکافم اگر گویی که فرهاد من است
۶
قطره بر دریا فزونی میکند در عشق زود
عمرها شاگرد من بود آنکه استاد من است
۷
زردی رویم نه از بیم است قدسی زیر تیغ
رنگ زردم عذرخواه تیر جلاد من است
نظرات