
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۹۷
۱
بازآی که سینهام کباب است
بی روی تو حال دل خراب است
۲
دلگرمی من ز دیدن توست
این آینه رو بر آفتاب است
۳
هر گوشه چشم فتنهبارت
طوفان کرشمه و عتاب است
۴
مینای دلم پی شکستن
همبیعت شیشه حباب است
۵
هرگز دلم از تپش نیاسود
سیماب طلسم اضطراب است
۶
پیداست ز شام طره تو
صبحی که سراسر آفتاب است
۷
از پرده چشم من ز مردم
تا نقش پی تو در نقاب است
نظرات