قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۳۰

۱

تا ز گشت گلشن آن آشوب دلها یاد کرد

بلبل از گل گشت و قمری سرو را آزاد کرد

۲

تیغ بر دشمن کشید و دوستداران را ز رشک

بر بدن، هر موی کار خنجر فولاد کرد

۳

عاشق دیوانه را سودای معموری بلاست

هرکه ویران کرد ما را، کعبه را آباد کرد

تصاویر و صوت

نظرات