
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۵
۱
مانع گریه نشد چشم مرا دیدن تو
تاب خورشید کجا خشک کند دریا را
۲
پرده بر داغ کشم چون روم از شهر برون
بر دل لاله چرا تنگ کنم صحرا را
۳
کی به سودای دلم سلسله مویی برخاست
که سر زلف تو بر هم نزد آن سودا را
تصاویر و صوت

نظرات