سراج قمری

سراج قمری

شمارهٔ ۶

۱

کجا کسی که چو او را صبوح دست دهد

یکی قدح به من پیر نیم مست دهد؟

۲

سماع جان من از نعره ی بلی سازد

می روان من از ساغر الست دهد

۳

به پاش درفتم ارچون پیاله برخیزد

ازآنچه در دل خم سالها نشست دهد

۴

بدو، زکهنه و از نو، هرآنچه هست دهم

گرم زباقی دوشین، هرآنچه هست دهد

۵

چهان پرست مشو، می پرست شو زیرا

زمانه داد مرد پی پرست دهد

۶

بشوی دست زنان کسان به آب قدح

که ماهی از پی یک لقمه، جان به شست دهد

۷

غم جهان چه خوری؟زانکه گر به چرخ بلند

رسی، که آخر کارت به خاک پست دهد

۸

در این طریق، سبکبار و تندرست، بهی

از آنکه بارگران، پشت را شکست دهد

۹

ترا چون بر همه قادر نمی توانی بود

بسنده باید کردن بدانچه دست دهد

تصاویر و صوت

برگزیده اشعار سراج الدین قمری آملی به اهتمام یدالله شکری - سراج الدین قمری آملی - تصویر ۷۷

نظرات