عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

شمارهٔ ۱۴ - الله گو

۱

باتو ای عاصی مرا صلح است هرگز جنگ نیست

زانکه غیر از غم تو را اندر دل تنگ نیست

۲

روی زرد خود به ما کن زانکه بر درگاه ما

هیچ روئی بهِ ز روی زعفرانی رنگ نیست

۳

در دل شب ها رسن در گردن افکن توبه کن

بنده را پیش خدا از توبه کردن ننگ نیست

۴

گو » الله « گر شراب و بنگ خوردی توبه کن

یاد ماکن چون دهانت پر شراب و بنگ نیست

۵

ما بدی ها را به نیکوئی بدل خواهیم ساخت

کار ما با بندگان بد به جز این رنگ نیست

۶

در دلِ سنگینِ بدکاران امید فضل ماست

جای جوهرهای سنگین جز میان سنگ نیست

۷

عاصیان دارند نظر بر ما و ما بر عاصیان

ما چو کردیم آشتی؛کس را مجال جنگ نیست

۸

پشّه‌ی لنگی که بار او گران افتاده است

میرود افتان و خیزان گرچه پیشاهنگ نیست

۹

نیک مردان جهان گر چنگ در طاعت زنند

محیی مفلس ترا جز فضل حق در چنگ نیست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
Shoaib
۱۳۹۹/۰۶/۰۳ - ۱۳:۵۹:۵۰
گر شراب و بنگ خوردی توبه کن الله بگو اشتبا دوم : ما بدی ها را به نیکویی مبدل میکنیم