عبدالقادر گیلانی
شمارهٔ ۳۹ - غافل از احوال مظلومان
۱
در جهان امروز بی‌پروا مباش
فارغ از اندیشهٔ فردا مباش
۲
کشتی‌یی پیدا کن و بنشین در او
ایمن از غرقاب این دریا مباش
۳
غافل از احوال مظلومان مشو
بی‌خبر از نالهٔ شب‌ها مباش
۴
در پی خود کن دعا‌گویان نیک
بد مکن با مردمان تنها مباش
۵
دل بسی در جنّت و اُخری مبند
بی هوای جنّت المأوی مباش
۶
کار درویشان و مسکینان برآر
یادکن از مرگ و درد‌افزا مباش
۷
نیکویی می‌کن، نیکو‌نام شو
بد مکن مشهور در ایذا مباش
۸
داد خواهی را چو بینی، داد ده
در دکان و جاه بی‌سودا مباش
۹
زیردستان را تو از پا درمیار
غرّهٔ این فرق فرقد‌سا مباش
۱۰
خلق را محیی تو ناصح گشته‌ای
پیرو این نفس بی‌پروا مباش
نظرات