عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

شمارهٔ ۴ - همت مردانه

۱

بی حجابانه درآ از در کاشانه ما

که کسی نیست به جز وردِ تو درخانه ما

۲

گر بیائی به سر تربت ویرانه ما

بینی از خون جگر آب زده خانه ما

۳

فتنه انگیز مشو کاکل مشکین مگشای

تاب زنجیر ندارد دل دیوانه ما

۴

مرغ باغ ملکوتیم و دراین دیر خراب

می شود نور تجلّای خدا دانه ما

۵

با احد در لحد تنگ بگوئیم که دوست

آشنایم توئی و غیر تو بیگانه ما

۶

گر نکیر آید و پرسد که بگو ربّ تو کیست

گویم آنکس که ربود این دل دیوانه ما

۷

منکر نعره ما کو که به ما عربده کرد

تا به محشر شنود نعره مستانه ما

۸

شکر الله که نمردیم و رسیدیم به دوست

آفرین باد بر این همت مردانه ما

۹

محیی بر شمع تجلای جمالش می سوخت

دوست می گفت زهی همت پروانه ما

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سید احمد
۱۳۹۷/۰۱/۲۸ - ۰۲:۴۸:۱۶
در بیت اول به جای ورد کلمه "درد" موزون تر است و در دیوان های چاپی حضرت ایشان نیز درد نوشته شده است.در بیت دوم از آخر نیز به جای شکر الله بهتر است شکر لله نوشته شود که هم از نظر معنا و هم از نگاه وزن زیبا تر خواهد بود.
user_image
علیرضا شمشادی
۱۳۹۸/۰۸/۰۵ - ۱۴:۴۹:۳۰
واژه ورد درست است . درد معشوق در خانه ما که معنا ندارد . در دل عاشق فقط یاد(ورد) معشوق است
user_image
علیرضا شمشادی
۱۳۹۸/۰۸/۰۵ - ۱۴:۵۱:۳۱
همان واژه ورد به معنی یاد درست است در خانه ما یعنی دل ما جز یاد معشوق نیست و درد معشوق در خانه دل عاشق معنا ندارد
user_image
رحیم خورشیدی
۱۳۹۸/۱۰/۰۲ - ۱۶:۱۳:۴۴
این شعر در خانقاه های کردستان با دف سروده می شود و درویشان زمزمه می کنند