عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

شمارهٔ ۵۰ - ای خوش آن روز

۱

ای خوش آن روزی که در دل مهر یاری داشتم

سینه ای پرسوز چشم اشکباری داشتم

۲

یادباد آنگه که فارغ بودم از باغ و بهار

درکنار از اشک گلگون لاله زاری داشتم

۳

کور بادا دیده بختم خوش آن روزی که من

دیده بر راه سمند شهسواری داشتم

۴

باز رو گردانی از من چونکه آیم سوی تو

آخر ای پیمان شکن با تو قراری داشتم

۵

شکر گر ناله برون شد از دلم یکبارگی

گر هم از خوف و خطر ،خاطر غباری داشتم

۶

نا امیدم کردی از خود ای خوش آن روزی که من

آرزوی بوس و امّید کناری داشتم

۷

گرکسی پرسد چه می گوئی تو محیی در جواب

گویم آنجا با کسی یک لحظه کاری داشتم

تصاویر و صوت

نظرات