
عبدالقادر گیلانی
شمارهٔ ۵۴ - حضرت بیچون
۱
بی تماشای جمالت روضه را هامون کنم
حور عین را از درون قصرها بیرون کنم
۲
حور زیبا روی را خواهیم دادن سه طلاق
گرنه رو در نور روی حضرت بیچون کنم
۳
روضه را جلوه مده رضوان که بالله العظیم
من به یک آهش بسوزانم تو را مجنون کنم
۴
آب دارد ای بهشتی کوثر و طوبای تو
من به یکدم کار و بار هر دو را یکسو کنم
۵
گرنه در فردوس باشد دیدن دیدار دوست
زاویه در هاویه بگزیده دیده خون کنم
۶
ایهاالعشّاق اگر معشوق بردارد نقاب
دیده ما در خور او نیست ،آیا چون کنم
۷
محیی با ما دار خود را بی ریاضت تا تو را
چون جنید و شبلی و بایزید و ذوالنّون کنم
نظرات