
حافظ
غزل شمارهٔ ۱۰۰
۱
دی پیر میفروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غمِ دل بِبَر ز یاد
۲
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد، باد
۳
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
۴
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رَوَد به باد
۵
حافظ گرت ز پندِ حکیمان مَلالت است
کوته کنیم قصه، که عمرت دراز باد
تصاویر و صوت







نظرات
فرشید
مهراوه
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
دوستدار
ارسلان بلوچ
کمال
جاوید مدرس اول رافض
جاوید مدرس اول رافض
سهیل قاسمی
امین کیخا
امین کیخا
گمنام-۱
رضا
رضا
سامان
محسن،۲
فرهاد ۲
محسن
Hosein
دکتر صحافیان
رضا عباسی
در سکوت
برگ بی برگی
مبتدی۷۶