حافظ

حافظ

غزل شمارهٔ ۱۰۳

۱

روز وصلِ دوستداران یاد باد

یاد باد آن روزگاران، یاد باد

۲

کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت

بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد

۳

گر چه یاران فارِغَند از یادِ من

از من ایشان را هزاران یاد باد

۴

مبتلا گشتم در این بند و بلا

کوشش آن حق‌گزاران یاد باد

۵

گر چه صد رود است در چشمم مُدام

زنده رودِ باغ‌ِ کاران یاد باد

۶

رازِ حافظ بعد از این ناگفته ماند

ای دریغا رازداران یاد باد

تصاویر و صوت

دیوان حافظ به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، به خط حسن زرین خط، مرداد ۱۳۲۰ شمسی ، زوار، چاپ سینا، تهران » تصویر 201
دیوان حافظ به خط سلطانعلی مشهدی با تصاویر حاشیهٔ افزوده در دورهٔ گورکانی هند » تصویر 88
دیوان حافظ دانشگاه پرینستون نوشته شده به تاریخ جمادی الثانی ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 84
دیوان حافظ نسخه‌برداری شده در رمضان ۸۵۵ ه.ق توسط سلیمان الفوشنجی » تصویر 111
کتاب خواجه حافظ شیرازی به خط محمد ساوجی مورخ ۱۲۸۰ هجری قمری » تصویر 180
دیوان لسان الغیب سنهٔ ۹۲۰ هجری قمری دارای مقدمهٔ منثور » تصویر 174
دیوان حافظ (براساس نسخه خلخالی «مورخ ۸۲۷ ق» با مقابله نسخه بادلیان «۸۴۳ ق» و پنجاب «۸۹۴ ق») به تصحیح بهاءالدین خرمشاهی - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۱۴۶
دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی (براساس نسخه مورخ ۸۲۴ هجری) به کوشش سید محمدرضا جلالی نائینی و نذیر احمد - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۲۴۰
خاطر مجموع (جامع دیوان جامع حافظ بر اساس بیست و یک متن معتبر چاپی) تدوین و توضیح شفیع شجاعی ادیب - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۲۶۶
دیوان مولانا شمس الدین محمد حافظ شیرازی به اهتمام دکتر یحیی قریب - حافظ شیرازی - تصویر ۱۸۸
فریدون فرح‌اندوز :
سهیل قاسمی :
محسن لیله‌کوهی :
فاطمه زندی :
پری ساتکنی عندلیب :
سارنگ صیرفیان :
مریم فقیهی کیا :
احسان حلاج :
افسر آریا :
شاپرک شیرازی :
محمدرضاکاکائی :

نظرات

user_image
ملیحه رجائی
۱۳۸۹/۰۸/۱۶ - ۰۳:۳۰:۱۸
دوستداران = محبوبان ، عاشقانوصل = رسیدنکام = دهانهزاران = هزار بار( قید شمارش) زنده رود = زاینده رود اصفهان باغ کاران = چهار باغ امروزی اصفهان نام یکی از چهار باغتدبیر = چاره جویی معنی بیت 1: روز رسیدن و وصل عاشقان هرگز فراموش نشود. آن روزگارانی که با دوستان خود در یک جا بودیم ، یاد آن ایام خجسته باد.معنی بیت 2: از تلخی غم و اندوه دهان من تلخ شد آوای بلند نوشا نوش میخواران که یاد دوستان می نوشند خجسته باد!معنی بیت 5: گرچه مدام چشمم سرچشمه صد جویبار اشک می باشد، با این وجود یاد رودخانه زاینده رود که از کنار چهار باغ می گذرد از خاطرم نمی رود.
user_image
حسین ملیحی شجاع
۱۳۹۲/۰۱/۱۰ - ۱۰:۰۲:۵۹
با احترام به نظرات خوانندگان ولی باید از سر کار خانم رجایی تشکر کنم و ایشان را به ادامه توضیحات مفیدشان دعوت کنم بسیاری از خوانندگان در پی معانی این چنینی در گنجور هستند واگر مفهومی برای شخصی مسلم است دلیل بر دانش همگان نیست به عنوان مثال بسیاری نمیدانند زنده رود همان زاینده رود است ویا باغ کاران چه مفهومی دارد
user_image
فایزه
۱۳۹۲/۰۸/۱۱ - ۰۷:۳۰:۳۸
سلام ممنون ازسایت خوبتون من ازاین غزل حافظ خیلی خاطره دارم خداروحشوشادکنه .اولین هدیه ای که به نامزدم دادم این غزل ودرکنارش نوشتم ..یادبادان روزگاران یاد باد....
user_image
دوستدار
۱۳۹۲/۱۱/۱۰ - ۱۳:۴۰:۳۰
بیت پنجم :گرچه صد رود است از چشمم روانزنده رود و باغ کاران یاد باد بدین گونه نیز دیَده شده است و به نظر روانتر می نماید. ملیحه خانم دستتان درد نکناد !و باغ کاران گویا یکی از باغهای به نام سپاهان بوده است.
user_image
دوستدار
۱۳۹۲/۱۱/۱۰ - ۱۳:۴۸:۴۳
و سرانجام بنام به جای به نام و خواهید بخشود.
user_image
دکتر زمانی
۱۳۹۲/۱۲/۲۳ - ۱۶:۵۴:۲۲
با عرض سلام خدمت دوستانبه نظر بنده این شعر عرفانیست و از دوری یاران و عرفایی که او را به مراتب بالاتر سوق میداده اند گفته شده است.
user_image
نواب
۱۳۹۳/۰۵/۲۱ - ۰۲:۳۸:۱۲
بانگ نوش باده خواران یاد باد.چرا نوشتینبانگ نوش شادخواران یاد باد!شادخواران یعنی چی؟
user_image
چنگیز گهرویی
۱۳۹۳/۰۶/۰۴ - ۰۲:۰۸:۲۷
بیت پنجم . زنده رود باغ کاران مفرد میباشد و بسیار درست تر و روانتر میباشد تازنده رود و باغ کاران که مثنی میباشد
user_image
علی عطارنژاد
۱۳۹۴/۰۶/۲۸ - ۰۷:۱۵:۱۶
حسن ختام آلبوم جاودانه ی بیداد اثر بی همتای استاد شجریان تصنیف یاد باد با آهنگ دل انگیزی از زنده نام پرویز مشکاتیان در گوشه ی بیداد از دستگاه همایون همین غزل زیباست...شنیدن آن را به اهل ادب و موسیقی پیشنهاد میکنم...
user_image
جاسم
۱۳۹۴/۱۱/۲۰ - ۱۴:۳۲:۵۸
اولین بار که با این شعر آشنا شدم در حال گوش دادن به شاهکار استاد محمد رضا شجریان بودم،آنچنان صدای استاد در دستگاه همایون با شعر حضرت حافظ تلفیق شده بود که از خود بیخود شدم!الحق که شایسته ترین انتخاب برای دستگاه همایون و صدای استاد این شعر بود!شنیدن این شعر با صدای استاد شجریان حس و حالی بس زیبا دارد.به دوستان شنیدن این آثر جاودان را پیشنهاد میکنم!
user_image
فرهاد
۱۳۹۵/۰۲/۲۰ - ۱۵:۰۰:۵۳
جناب نواب همان شادخواران باید درست باشد: شاد در برابر غم مصرع پیشین آمده است. در ضمن، همان بانگ نوش مشخص می‌کند آنچه نوشیده میشود شراب است. شادخواران ترکیب معروفیست به معنی‌ کسانی‌ که به شادی می‌نوشند. شاد و سربلند باشید
user_image
عامی
۱۳۹۵/۰۵/۰۸ - ۰۰:۱۳:۰۹
با سلام فکر کنم در بیت پنجم به جای (در چشمم مدام) اگر( از چشمم روان )باشد هم صحیح تر است هم قشنگ تر با عرض پوزش
user_image
Nima
۱۳۹۶/۰۱/۱۱ - ۰۷:۱۱:۲۸
إستاد شهرام ناظری نیز این شعر را در دستگاه ابوعطا و با اهنگسازی إستاد محمد رضا لطفی خوانده اند در سال 1372
user_image
Nima
۱۳۹۶/۰۱/۱۱ - ۰۷:۱۷:۱۳
سلام إستاد شهرام ناظری نیز این شعر را با آهنگسازی استاد محمدرضا لطفی در دستگاه ابو عطا خوانده اند در سال 1372
user_image
سجاد
۱۳۹۶/۰۴/۳۱ - ۱۹:۳۴:۵۸
بیت زیر جا مانده است:این زمان در کس وفاداری نماند زان وفاداران و یاران یاد باد
user_image
محسن حیدرزاده جزی
۱۳۹۶/۱۰/۱۰ - ۲۳:۴۸:۳۹
خواجو هم ، گویا بعد از سفر به اصفهان ، از باغ کاران یاد کرده است :خواجوی کرمانی » غزلیات راستی را در سپاهان خوش بود آواز روددر میان باغ کاران یا کنار زنده رودباده در ساغر فکن ساقی که من رفتم ببادرود را بر ساز کن مطرب که دل دادم برودجام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بودخیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبودگر تو ناوک می‌زنی دور افکنم درع و سپرور تو خنجر می‌کشی یکسو نهم خفتان و خودشاهد بربط زن از عشاق می‌سازد نوابلبل خوش نغمه از نوروز می‌گوید سروددر چنین موسم که گل فرش طرب گسترده استجامهٔ جان مرا گوئی ز غم شد تار و پودآن شه خوبان زبردست و گدایان زیردستاو چو کیخسرو بلند افتاده و پیران فرودمی‌برد جانم برمحراب ابرویش نمازمی‌فرستد چشم من بر خاک درگاهش درودچون میان دجله خواجو را کجا بودی کنارکز کنار او دمی خالی نیفتادی ز رود
user_image
نیکومنش
۱۳۹۶/۱۱/۰۵ - ۰۴:۳۳:۱۱
درود بیکران بر دوستان جان _روز وصل دوستداران یاد بادیاد باد آن روزگاران یاد بادیاد ان روز به نیکی باد که در مجلس بزمی به همراه دوستداران و هم کیشان مذهب عشق به یاد وصل محبوب ازلی با هم حلقه انس گرفته بودیم 2_کامم از تلخی غم چون زهر گشتبانگ نوش شادخواران یاد باد یاد مفارقت ان روز چنان غم سنگینی بر سینه ام فرود اورده است که کام وجودم را چون زهر از تلخی پر کرده است و تنها یاد ان مجلس و بانگ نوشا نوش دوستداران جان جهان که به هنگام حلقه انس به یاد محبوب باهم سر می دادیم و جام وجودمان را از می یاد او پر می کردیم از بار غم جدایی ان روز می کاهد 3_گر چه یاران فارغند از یاد مناز من ایشان را هزاران یاد بادهر چند که ان روز به یاد ماندنی گذشته و ان مجلس انس دیگر تکرار نمی شود و ان دوستان الان نیستند ولی من هر روز ان روز و ان حلقه انس رارا هزاران بار یاد می کنم 4_مبتلا گشتم در این بند و بلاکوشش آن حق گزاران یاد بادداستان ان روز این است که منِ مبتلا به درد عشقِ گرفتار دام بلای دوست، با استعانت جمعی از دوستان حقیقت جو به مجلسی خوانده شدم که گره از مشگلات من باز کرد5_گر چه صد رود است در چشمم مدامزنده رود باغ کاران یاد بادان مجلس در حواشی زنده رود(زاینده رود)ودر یکی از عمارت های باغ کاران اتفاق افتاد و همچنان تا امروز چشمانم از حادثه ان روز چون صد رود اشگ ریزان است ولی با این حال یاد ان روز ان مجلس و ان مکان همچنان تسلی خاطرم هست_راز حافظ بعد از این ناگفته ماندای دریغا رازداران یاد بادماجرای ان روز به یادماندنی چون رازیست برای حافظ که بعد از این فاش نخواهد شد وصد دریغ و افسوس که ان منعم عشق و رازداران عشق اکنون نیستند سربه زیر و کامیاب
user_image
رضا
۱۳۹۶/۱۲/۲۲ - ۲۰:۳۸:۴۵
روزوصل دوستداران یاد بادیاد باد آن روزگاران یاد بادمعنی بیت:یادش به خیر ونیکی باد آن روزی که دوستان بافراغت خاطر وبدون تشویش ودغدغه با همدیگردیداروملاقات می کردند یادبادآن روزگاروصال وآن روزگارانِ بانشاط وخرّم یادش به خیر.بشد که یادخوشش باد روزگاروصالخودآن کرشمه کجارفت وآنعتاب کجا؟کامَم از تلخیّ ِ غم چون زَهر گشتبانگِ نوش ِ شادخواران یاد بادکام: دهان، ذائقهبانکِ نوش: اشاره به رسم جالبیست که درمیان میگساران معمول است وآن اینکه هنگام خوردن شراب به سلامتی همدیگر یادوستان غایب، آرزوهای خوب برزبان آورده وجام ها رابه همدیگرمی زنند و سرمی کشند وازصمیم دل به یکدیگرنوش جان می گویند.شادخواران: خوشحالان وشادمانان ، شرابخواران که وجودشان سرشار ازشادی می شود.معنی بیت: یادآن روزگاران افتادم واندوهناک شدم. اینک که دورازدوستان یکدل درفراق بسرمی برم گویی که دردهانم زهرریخته باشند کامم تلخ است. هنگام نوشیدن شراب، آن هیاهوی نشاط بخش شادمانان وبانگِ نوشانوش میگساران درگوش دلم طنین اندازمی شود یادشان به خیر. شرابِ خانگیِ ترس ِ مُحتسب خوردهبه روی یاربنوشیم وبانگِ نوشانوشگر چه یاران فارغند از یاد مناز من ایشان را هزاران یاد بادفارغندازیادمن: مرا فراموش کرده اندمعنی بیت: بااینکه دوستان ویاران مرابه فراموشی سپرده اند، امّا من هرگزآنهارا وآن روزگارانِ خوش ِ دوستی را فراموش نمی کنم روزی نیست که ازآنها یادنکنم ازمن هزاران بار دوستان رایادباد.الا ای همنشین دل که یارانت برفت ازیادمراروزی مبادآندم که بی یادتوبنشینممُبتلا گشتم در این بند و بلاکوشش ِآن حق گُزاران یاد بادبند وبلا: غم ِدوری وبلای هجرانحق گُزاران: آنها که حق دوستی رافرونمی گذاشتند.معنی بیت: دچارغم واندوه هجران وبلای دوری ازدوستان ِ بامعرفت هستم تلاش وکوشش ِ آن دوستانی که هرگزجانبِ حرمت فرو نمی گذاشته وبرای خرسندی ِ وشادمانی ِ من همّت می گماشتند یادش بخیرونیکی باد جایشان چه خالیست!نکته ها رفت وشکایت کس نکردجانبِ حُرمت فرونگذاشتیمگرچه صد روداست درچشمم مُدامزنده رود وباغ کاران یاد بادصدروداست درچشمم: ازبس که گریه می کنم رودها ازاشک چشمم روان می گردد.مُدام: هموارهزنده رود: زاینده رودباغ کاران: نام باغی باصفا درکنار زاینده‌روداصفهان.معنی بیت: اگرچه ازغم وغصّه ی دوری ازمحفل دوستانِ همدل، همواره ازگوشه ی چشمانم صدها رود خروشان روان است بااینحال یاد وخاطره ی باشکوهِ زاینده رود وصفای باغکاران درخاطرم زنده هست یادشان بخیر وخوشی باد.اگرچه زنده رود آب حیات استولی شیرازما ازاصفهان بِهرازحافظ بعدازاین ناگفته ماندای دریغا رازداران یاد بادمعنی بیت: حال که ازمحفل یاران جدامانده ام ونمی توانم با کسی رازدل بگویم وغبارغم ازدل بزدایم ای دریغ وای افسوس که رازحافظ دیگربه دوستی گفته نخواهدشد ودرسینه سنگینی خواهدکرد. ازآن روزگارانی که با دوستانِ رازدار وسِرنگهدار دردِ دل می گفتم یادش به خیر.....زدستِ بختِ گران خواب وبخت بی سامانگرَم بُوَد گِله ای رازدارخودباشم
user_image
مجید
۱۳۹۷/۰۳/۱۹ - ۱۸:۲۴:۲۶
شعر معروف اندک اندک جمع مستان می‌رسند از غزلیات شمس، هم در این وزن است.
user_image
مهدی ابراهیمی
۱۳۹۷/۱۰/۱۹ - ۰۶:۵۱:۵۷
{ر(وزِ)} وَصلِ دوستداران یاد (باد)یاد (باد) آن {ر(وز)گاران} یاد (باد)"حافظ"به باد رَفتن و وَز یدَن ی به ر(وز) و ر(وز)گارانبه‌به
user_image
ایمنا
۱۳۹۹/۰۳/۰۲ - ۱۲:۵۵:۵۰
بر خلاف چیزی که در حاشیه ها گفته شده منظور از "باغ کاران" خیابان چهارباغ نیست.منظور باغِ کارِن هست که از باغ های قدیمی دیار اصفهان بوده. هم اکنون نیز منطقه ای به این نام در اصفهان وجود دارد.
user_image
ایمنا
۱۳۹۹/۰۳/۰۲ - ۱۲:۵۸:۱۳
در دوره سلاجقه که اصفهان به پایتختی ملکشاه سلجوقی انتخاب شده‌است احداث چند باغ وسیع، اصفهان را به صورت باغی بزرگ و پهناور جلوه می‌داده‌است. نام این باغ‌ها عبارت بوده‌است از: باغ بکر، باغ فلاسان، باغ احمدسیاه، باغ کاران، باغ دشت گور و بیت‌الماء اما مهم‌ترین این باغ‌ها، باغ کاران بوده که منطقه وسیعی را در شمال بستر زاینده‌رود در بر می‌گرفته و خیابان کمال اسماعیل وفردوسی و منوچهری و مجمر و چهارباغ صدر و مشتاق و محله بزرگ خواجو (طرازآباد دوره دیالمه و سلاجقه) در محوطه این باغ قرار داشته‌است و هم‌اکنون یکی از محلات خواجو «باغ کاران» نام دارد. این باغ تا قرن هشتم هجری نیز برقرار بوده و حافظ شاعر مشهور ایران در یکی از غزل‌های خود به این باغ اشارتی دارد که می‌گوید:گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده رود و باغ کاران یاد باد
user_image
پوریا بهارلو
۱۳۹۹/۰۴/۱۰ - ۱۵:۴۷:۳۰
شعر بسیار زیباییست. یاد باد آن روزگاران یاد باد
user_image
ارسلان بزرگمهر
۱۴۰۰/۰۱/۱۴ - ۰۷:۴۴:۳۰
درود، چرا در برخی نسخه ها این دو بیت دیده نمیشه؟ 1.من که در تدبیر غم بیچاره ام...چاره آن غمگساران یاد باد2.این زمان در کس وفاداری نماند...زآن وفاداران و یاران یاد باد
user_image
دکتر صحافیان
۱۴۰۰/۰۴/۲۸ - ۰۰:۰۳:۴۹
(گرچه این غزل را بی هیچ مایه ای از عرفان، حکمت و مضامین عاشقانه دانسته اند- شرح شوق، ص۱۷۰۹- اما چون دیگر غزلها در اندوه از دست دادن حال خوش یا در انتظار رسیدنش می باشد )لحظه دیدار دلدلدگان و روزگاران خوش یاد باد( مصراع دوم ضرب المثل شده است)کامم از تلخی غم چون زهر گشتبانگ نوش شادخواران یاد باداز تلخی این اندوه، کامم چون زهر شده است، آوای نوشانوش باده خواران یاد باد.۳- اگر چه یاران رسیده به وصال، به یادم نیستند اما من با تمام وجود  در اشتیاقشان هستم( وصال چنان است که اندیشه دیگری برای آدمی نمی گذارد و فراق چنان سوزنده است که تمامی ارکان وجود را در برمیگیرد)۴- در زنجیر فراق اسیر شده ام، جوانمردی پایمردان یاد باد.۵- از فراوانی اشک، صد رود از چشمم جاری است، زنده رود و "باغ کاران" یاد باد.(یادکردی از حال خوش سفر به اصفهان)۶- افسوس که رازنگهداران رفتند، زین پس رازهایم ناگفته می مانند‌.دکتر مهدی صحافیان آرامش و پرواز روح  پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
رضا عباسی
۱۴۰۰/۰۷/۲۹ - ۰۹:۳۸:۳۸
غزل خوانی شماره 103 حافظ را از اینجا گوش دهید  
user_image
در سکوت
۱۴۰۰/۱۲/۲۶ - ۱۶:۳۶:۱۴
این غزل را "در سکوت" بشنوید
user_image
ماھسا مشتری
۱۴۰۱/۰۳/۰۳ - ۰۸:۲۷:۰۶
آقای محمد ذاکر حسین ھم این شعر رو خوندہ خیلی زیبا بود
user_image
برگ بی برگی
۱۴۰۱/۱۰/۱۴ - ۲۰:۳۶:۳۷
روز وصلِ دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران  یاد باد دوستداران با شادخوارانِ بیتِ دوم و یارانِ بیتِ سوم ، هر سه یک معنا را می رسانند ، دوستداران همان عاشقان هستند ، یعنی همه باشندگانِ عالمِ معنا که روزگاری با انسانِ راه نشین وصل بوده و با وی باده مستانه می زدند ، پس‌حافظ از روزگاری یاد می کند که جدایی و فراقی در کار نبود و انسان نیز پیش از حضورِ در زمین از جنسِ معنا بود و در جوارِ ملائک و فرشتگان بسر می بُرد و کائنات دوستدارِ او بودند ، اما با  بادِ قضای الهی قرعه فال به نامِ او زده شد تا در قالبِ جسم و ماده پای در این جهانِ ماده گذاشته و جانشینِ خدا گردد در روی زمین ، یا به عبارتی خداوند در او ، به خود زنده شود . کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت  بانگِ نوشِ شادخواران  یاد باد  پس از جدایی از دوستداران و تولد در این جهانِ مادی ، همزمان با رشدِ جسمی ، انسان ماهیتِ دیگری از هشیاری را بر روی خردِ اصلی که از عالمِ معنا ست می‌تند ، بزرگان آنرا هوشیاری یا عقلِ جزوی نامیده اند که در خدمتِ تن و جسمِ انسان است و ضرورتی ست برای ادامه حیاتِ جسمانی در این جهانِ مادی ، حافظ می‌فرماید با این جدایی ست که غم ِ فراق از دوستداران بر انسانِ عاشق مستولی شده و یادِ روزگاری که وی نیز در جوارِ شادخوارانِ جهانِ غیب و معنا از دستِ ساقیِ کوثر و فراوانی شرابِ عشق می نوشیدند و همچنین طنینِ بانگِ نوشا نوش او را رها نمی کنند  ، رندانِ عاشقی چون حافظ خیلی زود به علتِ این غم پی‌ برده ، آن روزگاران را به یاد می آورند ، اما بیشترِ ما انسانها تا پایانِ عمرِ جسمانی نیز از دلیلِ واقعیِ سرگشتگی و پریشانی و سرمنشأ تلخ کامی خود در این جهان بی خبر هستیم ، غم و دردی متفاوت از عاشقان را تجربه می کنیم ،‌ چرا که آن روزگاران یا اصلِ خود را فراموش کرده ، همچنان و حتی در بزرگسالی اداره کلیه امورِ خود را در اختیارِ خردِ جزویِ شکل گرفته جدید قرار داده و هر روز بجایِ شرابِ عشق ، زهرِ بیشتری بر کامِ تلخِ خود می ریزیم ، با غم و دردهایی چون رنجش و کینه توزی ، خشم ، انتقام جویی ، حرص و طمع ،‌ تکبر و خودخواهی موجباتِ دعواهای خانوادگی ، منطقه ای و سپس جنگهای خانمان سوز جهانی را فراهم می آوریم و این همه  از نتایج زهر نوشی و تلخکامیِ انسان در جهان است . گرچه یاران فارغند از یادِ من  از من ایشان را هزاران یاد باد اما زندگی مقرر کرده است همان شادخوارانِ و هم پیاله های دیروز که ساکنانِ حرمِ عتر و عفافِ ملکوت و دوستدارِ انسانها هستند ، امروز به کمکِ انسان شتافته و یاری رسانِ او  در رهایی از این سرگشتگی ها باشند ، حافظ می‌فرماید گویی آن دوستداران از حالِ انسان بی خبر و در نتیجه فارغ از یادِ وی هستند ، پس عاشقانی چون حافظ لحظه ای از یادِ آنان غفلت نکرده و هزاران هزار  (پیوسته ) ایشان را یاد می کند ، باشد که ندایِ استمدادِ وی را شنیده و در راهِ بازگشت و وصلِ دوباره  به دوستداران  یاری رسانش باشند ، و این درخواست  همان ایجادِ طلب در آغازِ راهِ عاشقی ست . مبتلا گشتم در این بند و بلا کوشش آن حق گزاران یاد باد  حافظ ادامه می دهد اما اینکه انسان گمان می کند دوستداران و شادخواران فارغ از یادِ او هستند گمانی بیش نیست ،‌ بلکه آنان نیز در کار بوده ، حق گذارانی را برای راهنمایی فرستادند تا با آگاهی بخشی ، انسانها را که مبتلا و در بند و دامِ این جهان ( ذهن )  گرفتار شده اند رهایی بخشند ، حق گزاران بزرگان و حکیمانِ الهی همچون مولانا، ‌فردوسی، ‌عطار ، حافظ و سایرِ  طبیبانی هستند که با سعی و کوششِ بسیار توصیه به حق می کنند تا انسانِ مبتلا و دردمند را درمان کنند ، پس‌حافظ که با عمل به پندِ بزرگان از دام و بلاهای این جهان رسته است ، سعی آنان را ارج نهاده و یادشان را گرامی می دارد . گرچه صد رود است در چشمم مُدام  زنده رودِ باغ کاران یاد باد  حافظ می‌فرماید این توفیق بدست آمده که با یاریِ دوستداران و آگاهی بخشیِ حق گزاران به سرانجامی خوش برای وی منتهی شده است الزاماتِ دیگری نیز دارد و آن درخواستِ عاجزانه و استغاثه مُدام و پیوسته به درگاهِ خداوند است تا آنجا که صدها رود از اشکِ چشمانِ عاشق جاری شود ، مصراع دوم ضمنِ اشاره به زاینده رود و باغ کارنِ اصفهان ، باغ کاران را همان حق گزاران می داند که به کشت و کار در باغِ این جهان همت گمارده اند تا رودهای زنده و زندگی بخش در پهنای چمنِ این جهان همواره در جریان باشد و عاشقانِ بسیاری از این رودِ زنده بهرمند گردند . راز ، حافظ بعد از این ناگفته ماند  ای دریغا رازداران  یاد باد  عرفا و انسانهای کامل تا حدودی و آن هم در پرده مجاز به گشودنِ رازهای هستی هستند و حافظ می‌فرماید رازهایِ بسیاری بجز آنچه گفته شد ، وجود دارند اما بزرگان ترجیح داده اند ناگفته بمانند ، پس‌ ای حافظ تو نیز بعد از اینهایی که بیان شد سخن دیگری مگوی ، ای دریغ و افسوس که آن رازداران یعنی انسانهای کامل و پیامبران که آگاه بودند به همه اسرار ، افشای راز های بیشتر از این را مصلحت ندانستند  ، یادشان گرامی باد . " دریغ " همچنین می‌تواند بدلیلِ عدمِ دسترسی به  رازداران باشد تا حافظ از آنان جویایِ سایرِ رازهای ناگفته هستی گردد . در غزلی دیگر به افشای رازِ  یکی شدنِ انسان با خداوند از زبانِ حلاج اشاره کرده می فرماید؛ آن یار کز او گشت سرِ دار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد یعنی عارفان اگر هم خود به رازهای بیشتری دسترسی یافتند ، بی پرده و آشکارا مجاز به افشای آنها نیستند .    
user_image
محمد مقدم
۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۵:۵۷:۰۹
در بیت۵ ، همه رودهای همه باغکاران می‌تونه زنده باشه . ( وقتی مثل سهراب به آب نگاه کنیم ) . آب از نظر شیمیائی مرده شمرده میشه ولی بدون اون هیچ نوع زندگی روی زمین نخواهیم داشت . و نسیم سحری و باد صبا و پاکی باغکار به آب رنگ زندگی میده
user_image
امید
۱۴۰۳/۰۳/۰۷ - ۱۳:۴۱:۳۴
لازم به ذکر است که حافظ، این غزل را به استقبال قصیده‌ای از خاقانی شروانی با مطلع "عهد عشق نیکوان بدرود باد/ وصل و هجر هر دوان بدرود باد" سروده است.
user_image
حمیدرضا
۱۴۰۳/۰۳/۱۰ - ۱۳:۳۴:۴۸
نقل از کانال تلگرام استاد میرافضلی، این نوشته: نسیم زنده رود و باغ کارانبه فریادم رسید ای غمگسارانمرا یادآورید ای شادخوارانخبرتان نیست ای مستان خوش‌خوابز چشم خیرۀ اخترشمارانبه‌یکباره مرا مهجور کردیدبنامیزد زهی زنهارخوارانسرِ ادبار بر زانو نهادمنشسته بر پلاس سوگوارانکه آرَد رحمتی بر مستمندانکه ریزد جرعه‌ای بر خاکسارانفلانی را بپرسید و بگوییدکه ای پشت و پناه دوستدارانحرامت باد و نوشت باد بی مانسیم زنده‌رود و باغِ کارانشرف‌الدین شفروۀ اصفهانی(سدۀ ششم هجری)منبع: جُنگ اشعار شمارۀ ۵۳۱۹ کتابخانۀ ملک، سدۀ دهم ق، صفحۀ ۸۳۰‏..اشارۀ لازم: در متن دو اصلاح صورت گرفته است: در بیت سوم، کردی به کردید بدل شده و در بیت پنجم، خاک‌یاران به خاکساران. این غزل در دیوان شرف شفروه موجود نیست. باغِ کاران، یکی از باغ‌های قدیمی اصفهان در مجاورت زنده‌رود بوده است. بیت آخر غزل شفروه، یادآور این بیت حافظ است:گرچه صد رود است در چشمم مدامزنده رود باغ کاران یاد باد!‏..