حافظ

حافظ

غزل شمارهٔ ۱۰۶

۱

تَنَت به نازِ طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد

۲

سلامتِ همه آفاق در سلامتِ توست

به هیچ عارضه شخصِ تو دردمند مباد

۳

جمالِ صورت و معنی ز امنِ صحتِ توست

که ظاهرت دُژَم و باطنت نَژَند مباد

۴

در این چمن چو درآید خزان به یغمایی

رهش به سروِ سهی قامتِ بلند مباد

۵

در آن بساط که حُسن تو جلوه آغازد

مجالِ طعنهٔ بدبین و بدپسند مباد

۶

هر آن که رویِ چو ماهت به چشمِ بد بیند

بر آتشِ تو به جز جانِ او سپند مباد

۷

شفا ز گفتهٔ شِکَّرفِشانِ حافظ جوی

که حاجتت به عِلاجِ گلاب و قند مباد

تصاویر و صوت

دیوان حافظ به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، به خط حسن زرین خط، مرداد ۱۳۲۰ شمسی ، زوار، چاپ سینا، تهران » تصویر 202
دیوان حافظ دانشگاه پرینستون نوشته شده به تاریخ جمادی الثانی ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 81
کتاب خواجه حافظ شیرازی به خط محمد ساوجی مورخ ۱۲۸۰ هجری قمری » تصویر 132
دیوان لسان الغیب سنهٔ ۹۲۰ هجری قمری دارای مقدمهٔ منثور » تصویر 151
دیوان حافظ (براساس نسخه خلخالی «مورخ ۸۲۷ ق» با مقابله نسخه بادلیان «۸۴۳ ق» و پنجاب «۸۹۴ ق») به تصحیح بهاءالدین خرمشاهی - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۱۵۰
دیوان حافظ بر اساس سه نسخه کامل کهن مورخ به سالهای ۸۱۳ و ۸۲۲ و ۸۲۵ هجری قمری به تصحیح اکبر بهروز و رشید عیوضی - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۱۶۸
دیوان حافظ به توضیح و تصحیح پرویز ناتل خانلری - ج ۱ (غزلیات) - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۲۲۱
دیوان مولانا شمس الدین محمد حافظ شیرازی به اهتمام دکتر یحیی قریب - حافظ شیرازی - تصویر ۱۸۳
دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی (براساس نسخه مورخ ۸۲۴ هجری) به کوشش سید محمدرضا جلالی نائینی و نذیر احمد - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۲۳۴
دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی به کوشش سید علی محمد رفیعی - خواجه شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۲۴۰
فریدون فرح‌اندوز :
سهیل قاسمی :
محسن لیله‌کوهی :
فاطمه زندی :
سارنگ صیرفیان :
پری ساتکنی عندلیب :
فریبا علومی یزدی :
مریم فقیهی کیا :
احسان حلاج :
شاپرک شیرازی :

نظرات

user_image
ملیحه رجایی
۱۳۸۹/۱۰/۱۳ - ۰۷:۳۸:۵۶
ناز طبیبان = بی اعتنایی و غرور پزشکان آزرده گزند = رنج و درد و آسیب آفاق = تمام گیتی ، مردم جهان(جمع افق ) عارضه = بیمارییغمایی = تاراج سرو سهی = قامت محبوب بساط = پهنهدُژَم = خشمگین ، اندوهناک ، افسردهسپند = اسپندحاجت = نیاز
user_image
مجید باهر
۱۳۸۹/۱۲/۱۵ - ۰۳:۳۸:۰۲
سلام به همه دوستداران لسان الغیب حضرت خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازیجمال صورت و معنی ز امن صحت توستکه ظاهرت دژم و باطنت نژند مباداین بیت در بعض نسخ چنین امدهجمالِ صورت و معنی بیمن همت تستکه ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
user_image
احمد میرخدائی
۱۳۹۱/۰۴/۰۱ - ۱۷:۵۳:۰۸
درب یت اول می شود به همان معنای ظاهری نیز اکتفا کرد، خواجه به معشوق می گوید حتا نار تن لطیف تو توسط طبیبان هم می تواند موجب گزند رساندن به تو شود، بنابراین آرزو می کند؛ حتا به معاینه طبیب هم احتیاج نیفتد...
user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۲/۲۰ - ۰۷:۱۹:۱۹
دژم و نژند را به ریخت ویژه ای به کار امده که دژم ناراحتی ظاهری از قرار چین و تاب دادن به ابرو و ..... و نژند اندوه درونی و نا اندریافتنی در ظاهر است جایی ندیدم تا به امروز اما همین که حافظ به کار ببرد کافیست گردن می نهیم
user_image
حمید رضا
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ - ۱۱:۴۳:۲۶
این غزل زیبا و کم نظیر برای کسی والاتر از معشوق سروده شده. به استناد سخن استادی حافظ شناس دکتر مسیح بهرامیان -در این آشفته بازار حافظ نشناسی که همه کس همه چیز دان اند- حافظ شعر را خطاب به همسرش سروده.
user_image
پیام
۱۳۹۳/۰۸/۱۸ - ۰۳:۳۸:۴۹
ادروک جان. نژند به معنی افسرده و دلمرده است و هنوز هم بکار می رود.در روانشناسی اختلالات روانی ( مثل شیزوفرنی) را روان پریشی و اختلالات خلقی ( مثل افسردگی، اضطراب و ..) را اختلالات روان نژندی می گویند.
user_image
محدث
۱۳۹۴/۰۷/۰۲ - ۱۹:۵۷:۲۶
آه جناب آقای حمید رضا. الان عقده ای کهن از دلم گشوده شد و دردی دیرینه درمان گشت و جراحتی قدیمی التیام یافت. نمی دانم چگونه از شما و آقای بهرامیان-حتما قید حافظ شناس فراموشم نشود- تشکر کنم. خدایا شکر در این تاریکه بازار معرفت شناسی، باز رگه های نورانی شناخت یافت می شود و انسان از ول گردی ناامید نمی شود. چه خوب شد که دانستم حافظ عزیز این شعر را برای همسرش سروده و باز کشف دیگری در همین لحظه بر من روی گشود و آن اینکه اگر حافظ، حافظ شد، بی برو و برگرد به خاطر داشتن اینگونه همسری با این اوصاف بوده است. اوصافی که باید آنها را در ابر انسان ها دید و لا غیر. خوش به حالت حافظ جان که اینگونه همسری داشته ای. کفر خدا می شود و الا من زیارت جامعه ی کبیره را خطاب به اینگونه همسری می خواندم. چون این غزل حافظ شرح موجز و مختصر زیارت جامعه است. خدایا شکر. بی نهایت و بیشتر!(فقط در یک کلام: متاسفم)
user_image
رضا
۱۳۹۶/۱۲/۲۶ - ۱۶:۱۸:۱۰
تنت به ناز طبیبان نیازمند مبادوجود نازکت آزرده ی گزند مبادبرخی بدون ارایه ی دلیل قانع کننده، معتقدند حافظ این غزل برای همسرش سروده است!! برخی دیگرمعتقدند که مخاطبِ این غزل شاه شجاع،محبوب دوست داشتنیِ حافظ است که دربستربیماری افتاده بود وحافظ قصد عیادت ازاونموده وغرلی سروده است.باتوجّه به اینکه هیچ نامی ازکسی بُرده نشده، نمی توان قاطع نظرداد. مخاطب غزل هرکه بوده، ازنزدیکان ودوستان صمیمی بوده که حافظ اینگونه ازصمیم دل وبامضامین عاشقانه وزیبا آرزوی سلامتی وبهبودی اورا دارد تاهرچه زودتر ازبستربیماری برخیزد. معنی بیت : ای حبیب، آرزومندم تن لطیف ونازنین توهمیشه ازنعمت سلامتی برخوردارباشد تاهرگزناگزیر نشوی برای مداوا نازپزشک راتحمّل کنی وبا دیدن غرور وبی اعتناییِ اومکدّرشوی. ازخدا خواستارآنم که جسم وجان عزیزتو هیچوقت رنج واندوه نبیند وهمیشه سالم وتندرست باشی.دراوج نازونعمتی ای پادشاهِ حُسنیارب مباد تابه قیامت زوال توسلامتِ همه آفاق در سلامتِ توستبه هیچ عارضه شخص تودردمند مبادآفاق: افق ها، کنایه ازچهارگوشه ی جهانعارضه: بیماری،کسالت، حادثه ی بدمعنی بیت: رونق وسرزندگی وسلامتی درچهارگوشه ی دنیا، ازرونق وجودِ مبارکِ تو وسلامتی تو مایه می گیرد امیدوارم هرگز به هیچ بیماری مبتلا نشوی.من ودل گرفداشدیم چه باکغرض اندرمیان سلامت توستجمالِ صورت ومعنی زاَمنِ صحّتِ توستکه ظاهرت دُژَم و باطنت نَژَند مبادجمال: زیبایی، حُسن وجاذبه هاصورت و معنا: ظاهر وباطن.صحُت: سلامتی.دژم: گرفته ودرهم، غمگین.نژند: پژمرده، غصّه‌دار، افسرده.معنی بیت: هرچه رونق وصفا وحُسن درظاهر وباطن وجود دارد مدیون سلامتی وسرزنده بودن توست. الهی که هرگز ظاهرزیبای توگرفته وبی حوصله وباطن لطیف تومحزون وافسرده مباشد.بگرفت کارحُسنت چون عشق من کمالیخوش باش زانکه نبود این هردورا زوالیدراین چمن چودرآیدخزان به یغماییرَهش به سروسَهی قامتِ بلند مباددراین چمن: باغ ، کنایه ازدنیاست. دنیا به باغی ومخاطب، به سروبلندقامتی دردرون این باغ.سَهی قامت، راست وبلندقدمعنی بیت:این باغ خواه ناخواه فصل غارت وتاراج ِ خزانی درپیش خواهد داشت آرزومندم که درفصل خزان، هیچ آسیبی ازتاراج بادخزان نبینی وهمچنان بانشاط وسبز ولطیف پایدارباشی.چشم کردبه هرگوشه روان سیل سرشکتاسهی سرو تورا تازه ترآبی دارددرآن بساط که حُسن توجلوه آغازدمَجال ِطعنه بدبین و بَدپسند مباددرآن بساط : درآن محفل ، درآن بازار، درآن دورانمجال: فرصتدربازارجلوه گری ودلبری، زنانی که نوبت به می رسد وحُسن تو به جلوه گری درمی آید، چنان فضایی شگفت انگیز رقم می خورد که حسودان وبدبینان نیز به حیرت فرومی روند وفرصت حسودی وبد دیدن نیزپیدانمی کنند،زبانشان بند می آید.چندان بود کِرشمه ونازسَهی قدانکآید به جلوه سروِ صنوبرخرام ماهرآن که روی چوماهت به چشم بدبیندبر آتش تو به جز جان او سِپند مبادسپند: اسفند، تخم گیاهی که به منظور دفع چشم زخم در آتش می‌ریزند.معنی بیت: هرکسی که به روی نازنین تو ازروی کینه وحسد بدبنگرد وبدی تورا بخواهد الهی که جان او همچون سپندی برآتش رخسار توبسوزدو خاکستر شود.حُسن توهمیشه درفزون بادرویت همه ساله لاله گون بادشفازگفته ی شکّرفشان حافظ جویکه حاجتت به علاج گلاب وقند مبادگفته: شعر وغزلگلاب وقند: شربت، کنایه ازداروهامعنی بیت: ازغزلیّات حافظ شفا و تندرستی بطلب که همه ازدل برآمده ولاجرم بردل نیر خواهدنشست وبه تو طراوت وتازگی خواهدبخشید. اگربا غزلیّات حافظ مانوس شوی چنان بهبودی وانرژی جسمی وجانی پیدامی کنی که ازشربت گلاب وهمه ی داروها بی نیاز می شوی.سخن اندردهان دوست شکّرولیکن گفته ی حافظ ازآن بِه
user_image
محسن سعیدزاده
۱۳۹۷/۰۶/۰۱ - ۲۲:۲۹:۰۸
سلامت همه چیز در گرو سلامت موچودی است,که همه به او وابسته اند.خواجه خبر را درقالب انشا ریخته تا عنصر خیال را که رکن شعر است, داشته باشد.
user_image
مجتبی
۱۳۹۷/۰۶/۲۷ - ۱۰:۲۷:۴۷
نمی دانم که حافظ این شعر را برای چه کسی سروده است. اما من آن را برای خودم خطاب به استاد شجریان تداعی می کنم. خطاب به او که بهترین اشعار حافظ را خواند و با موسیقی ایرانی جاودانه کرد.
user_image
محمدعلی مظفری
۱۳۹۷/۰۷/۰۵ - ۱۵:۵۴:۵۲
به نام خداسلامضمن ارج نهادن به نظرات عزیزان و احنمالاتی که داده شده بنده با توجه به سایر سروده های چناب لسان الغیب معتقدم این غزل زیبا می تواند به نوعی دعا برای سلامتی وجود نازنین حضرت بقیةالله الآعظم مولا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد
user_image
باران
۱۳۹۷/۰۹/۳۰ - ۲۰:۵۳:۳۹
سلام،به نظر من حافظ این شعر و واسه امام عصر عجل الله تعالی سروده،ولی هرکسی با نیت خودش میتونه برای شخص مورد نظرش معنی کنه. فقط اینکه چطور میشه از اشعار حافظ به سلامتی رسید برام جای سواله؟دوست دارم بدونم که منظور حافظ دقیقا چی بوده؟
user_image
معز
۱۳۹۸/۱۱/۲۷ - ۰۱:۲۵:۱۳
احمد شاملو در سال 1354 روایتی نو از دیوان حافظ ارائه داده که بر آن مقدمه ای نیز نگاشته است. در ان روایت غزل فوق بدین گونه تصحیح شده:تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد!وجود نازکت آزرده گزند مباد!سلامت همه آفاق در سلامت توست؛به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد!هرآنکه ماه جمالت به چشم بد بیند،بر آتش تو به جز چشم او سپند مباد!در آن مقام که حسن تو جلوه آغازد مجال طعنه بد بین بد پسند مباد!کمال صورت و سیرت ز امن صحبت توست؛که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد!در این چمن چو در آید خزان یغمایی،رهش به سرو سهی قامت بلند مباد!شفا ز گفته شکرفشان حافظ خواهکه حاجتت به علاج گلاب و قند مباد!
user_image
برگ بی برگی
۱۳۹۹/۰۱/۱۹ - ۰۳:۳۹:۰۲
تنت به ناز طبیبان نیازمند مبادوجود نازکت آزرده گزند مبادجسم و جان جسمانی و همچنین جان معنی انسان جدای از یکدیگر نیستند و بلکه برای انسان کامل لازم و ملزوم هم میباشند و جناب حافظ بر ضرورت حفظ سلامت تن و همچنین جان معنوی انسان به یک اندازه تاکید میکند . اگر براثر دردی مانند خشم یا حسادت ، جان اصلی انسان آزرده و غمگین شود بدون شک ، جسم و جان جسمانی ما نیز از گزند درامان نخواهد بود و از سوی دیگر اگر بخاطر آسیب هایی مثل عدم تغذیه سالم و رها کردن ورزش یا بوسیله مخدرات و یا مشروب به جسم انسان آسیب وارد شود تا زمان بازسازی و بازگشت سلامت تن مجالی برای پرداخت به تذهیب نفس و تعالی جان نخواهد بود . سلامت همه آفاق در سلامت توستبه هیچ عارضه شخص تو دردمند مباددر اینجا به تاثیر گذاری و تاثیر پذیری انسانها از یکدیگر اشاره شده است که سلامت نفس و جان انسان است که بر روی سایر باشنده های عالم تاثیر مستقیم میگزارد . این بیت از مولاناست که : "غیر نطق و غیر ایما و سجل / صد هزاران ترجمان خیزد ر دل " پس حافظ از انسان میخواهد که از تمام ابعاد هستی خود مراقبت کند تااز دردمندی جان و تن دور بماندجمال صورت و معنی ز امن صحت توستکه ظاهرت دژم و باطنت نژند مبادحافظ باز هم تاکید میکند که زیبایی و صحت این وجود ظاهر و همچنین رشد و تعالی باطن و جان خدایی انسان هر دو در گرو امنیت سلامتی انسان است و آرزو میکند که جسم و جان ظاهر از غم و اندوه چیزهای این جهان به دور باشد تا باطن و جان اصلی انسان نیز شاداب بماند و از پژمردگی درامان بماند .در این چمن چو درآید خزان به یغماییرهش به سرو سهی قامت بلند مبادمیگوید در این آبادانی و سبزی جان اصلی انسان ممکن است هنوز مقداری دلبستگی به چیزهای این جهانی وجود داشته باشد که از آن به خزان یاد کرده است که قصد به یغما بردن آن سبزی و حضور انسان را دارد و امید است که با هشیاری خود اجازه راهیابی به سرو بلند قامت سبزی حضورش را ندهد .در آن بساط که حسن تو جلوه آغازدمجال طعنه بدبین و بدپسند مباددر این جهان هستی پس از آنکه زیبایی خدا جلوه کند یعنی انسانی به حضور زنده و سبز شود طعنه و نیش های اشخاص اطراف وی که از روی بد بینی و کج سلیقگی میباشد شروع خواهد شد و امید این است که بر روی انسان سالک راه اثر نگذارد و او بی توجه به آنها با اطمینان به راه خود ادامه دهد .هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیندبر آتش تو به جز جان او سپند مباددر این سبزی حضور که صورت انسان را همچون ماه زیبا میکند برای هرکسی که این زیبایی را با عینک بدبینی خود ببینند آرزو میکنم این حرارت و گرمی چهره زیبای تو اسپند جان او را بسوزاند و مانند اسفند روی آتش او را دگرگون کرده ، به اندیشه وادارد ، شاید او نیز متحول شود .شفا ز گفته شکرفشان حافظ جویکه حاجتت به علاج گلاب و قند مبادای انسان شفای بیماری خود را از این ابیات زندگی بخش حافظ جستجو کن که اگر آن را دریابی دیگر نیازی به علاج خود بوسیله چیزهای به ظاهر شیرین و خوش بوی این جهانی از قبیل ثروتمندی و مقام و تایید و توجه دیگران نخواهد بود .
user_image
شهرام
۱۳۹۹/۰۱/۳۱ - ۱۷:۵۴:۴۸
سلام به حافظ و همه ی خوبانبارها کلام حافظ من رو آروم کرده.و دقیقاً همونطور که در بیت آخر گفتهخیلی وقت ها علاجمون رو فقط در غزل حافظ میابیم.امشب هم حافظ من رو بی نصیب نذاشت.دوسِت دارم حافظ
user_image
اسماعیل
۱۳۹۹/۰۴/۰۱ - ۰۲:۱۵:۵۸
بر آتش تو بجز جان او سپند مباد این شعر از حیث علوم بلاغی حصر یا قصر دارد و آن از نوع حصر صفت بر موصوف ادعایی است .
user_image
دکتر صحافیان
۱۴۰۰/۰۶/۰۱ - ۰۱:۰۷:۱۳
  1-آرزو می کنم که جسمت نیازمند ناز طبیبان نشود و جانت هیچ آزردگی خاطری پیدا نکند( در آسودگی خاطر،به طببب نیازی نداری) 2-تو که هستی؟! که آسودگی و سلامت کران تا به کران هستی وابسته توست، کالبدت از هر آسیبی به دور باشد! -واج آرایی حرف ز ۳- از آسودگی و سلامتت، ظاهر و باطن هستی به کمال می رسد، پس ظاهرت اندوهگین و درونت فسرده مباد.لف و نشر مرتب بین صورت و معنی و ظاهر و باطن(خانلری: کمال صورت و معنی ز امن و صحت تست.لف ونشر مشوش بین صورت و معنی با امن وصحت) ۴- آنگاه که پاییز به تاراج باغ روی آورد، راهش به سرو افراشته ات بسته باد! ۵- آنگاه که زیبایی ات جلوه گری کند فرصت عیبجویی برای بدخواهان نخواهد بود ۶- و اگر کسی روی چو ماهت را با چشم بد ببیند، چشمش بر آتش عشقت سپند باشد!(خانلری:بجز چشم او سپند مباد) ۷- شفا( ایهام به کتاب ابن سینا) از گفتار شیرین حافظ بجوی تا از شربت گلاب و قند بی نیاز شوی. دکتر مهدی صحافیان آرامش و پرواز روح @    پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
رضا عباسی
۱۴۰۰/۰۷/۲۹ - ۰۸:۳۵:۰۴
غزل خوانی شماره 106 حافظ را از اینجا گوش دهید  
user_image
نیشتر
۱۴۰۰/۰۹/۱۱ - ۱۱:۰۶:۱۹
سلام/بیت چهارم (در این چمن چو درآید خزان به یغمایی       رهش به سرو سهی قامت بلند مباد) در خوانش قشنگ جناب آقای فریدون فرح اندوز ،  فراموش شده   متشکرم
user_image
در سکوت
۱۴۰۰/۱۲/۲۶ - ۱۶:۳۷:۱۷
این غزل را "در سکوت" بشنوید
user_image
Shayan Xr
۱۴۰۱/۰۸/۰۶ - ۰۹:۳۲:۵۸
King 👑 Pishro 
user_image
محسن قنادی عرب
۱۴۰۲/۰۲/۲۸ - ۲۳:۵۱:۰۷
گمان میکنم حافظ این شعر را برای خود سروده است  
user_image
سیّد محس سعیدزاده
۱۴۰۳/۰۴/۲۳ - ۰۷:۲۶:۵۸
هرکسی به قدر فهم خودش برای این غزل یک مخاطب منظور داشته وبیان کرده است وهمه محتمل است اماّ،کلّ متن«خطاب» باید نسبت به «متکلم» و«مخاطب» تناسب داشته باشد.هم بدانیم فضای گتمان سیاسی بوده یانه؟شخصی وخانوادگی بوده یا اجتماعی وعمومی؟آیا فضای طرح این مطلب علمی وفلسفی محض بوده یانه؟
پاسخ به هریک این پرسشها تیپ خاصی ازمخاطبان ادعا شده را ازرده خطاب،خارج میکند.بنابراین هریک ازاحتمالات گفته شده خوددرگروی چند وچندین احتمال دیگر است.من هم به نوبه ی خودم احتمال بیشتر میدهم که غزل یادشده خطاب به یک زن برجسته وتاثیر گزار باشد، حال زن خود حافظ یا زن حاکم فارس یا معشوقه او،نمیتوان در این فرض به ضرس قاطع مشخص کرد. آنچه مشخص است بیان ماهیّت شناسانه مخاطب نام نبرده شده است.فرضیّه بسیار پر اهمیّت وقابل توجهّی اینک درعصر ما مطرح شده وآن عنایت خاص به سلامت روان زنان است. زن اگراز سلامت روان بهره مند باشد ومرد آنرا مخدوش نکند،دنیا گلستان میشود.اولین میوه خوش این سلامت  را مردان میخورند؛همان مردانی که سلامت زنان رابرهم میزنند. من حافظ را ازروی دیوانش کسی شناخته ام که شعر شکرینش خیال پردازی وصنایع ادبی را به وفور وتمامیّت دارد وهمینها ظاهر بینان را دراینجا متوقف میکند وسد راه ایشان میشود تا قدم جلوتر نگذارند.حافظ هیچ مبالغه نمیکندوشعراو سراسر حکمت است.خود او میگوید: زحافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی ونکات قرآنی  حافظ نکته های اساسی کاربردی ومفید برای زندگی را،گردآورده ؛چه نکته هایی که ازقرآن انتخاب کرده وچه نکته هایی که ازقول فلاسفه وحکما روایت میکند.