
حافظ
غزل شمارهٔ ۱۰۷
۱
حُسن تو همیشه در فزون باد
رویت همه ساله لالهگون باد
۲
اندر سرِ ما خیالِ عشقت
هر روز که باد در فزون باد
۳
هر سرو که در چمن درآید
در خدمتِ قامتت نگون باد
۴
چشمی که نه فتنهٔ تو باشد
چون گوهرِ اشک غرقِ خون باد
۵
چشمِ تو ز بهرِ دلربایی
در کردنِ سحر ذوفنون باد
۶
هر جا که دلیست در غمِ تو
بی صبر و قرار و بی سکون باد
۷
قَدِّ همه دلبرانِ عالم
پیشِ الفِ قَدَت چو نون باد
۸
هر دل که ز عشقِ توست خالی
از حلقهٔ وصلِ تو برون باد
۹
لعلِ تو که هست جانِ حافظ
دور از لبِ مردمانِ دون باد
تصاویر و صوت









نظرات
امین کیخا
امین کیخا
غزل
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
سارا اصف
پیمان کیانی
پاسخ استاد امین کیخا باید عرض کنم در گویش بختیاری از واژه ی دون (به کسر واو و دال ) به معنای پایین استفاده میشود و بسیار هم کاربرد دارد.
پیمان کیانی
حسین
حسین
حسین
بهنام
رضا
مهرنازصفوی
بهتیس جعفری
پاسخ به خانم غزل داده شده که هیچ کدام مناسب پهنه ادب و ادبیات نیست .
دکتر صحافیان
در سکوت
برگ بی برگی
محدثه مرنگی