
حافظ
غزل شمارهٔ ۱۱۳
۱
بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
که تابِ من به جهان، طُرِّهٔ فلانی داد
۲
دلم خزانهٔ اسرار بود و دستِ قضا
درش بِبَست و کلیدش به دلسِتانی داد
۳
شکستهوار به درگاهت آمدم، که طبیب
به مومیاییِ لطفِ توام، نشانی داد
۴
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاریِ ناتوانی داد
۵
برو معالجهٔ خود کن ای نصیحتگو
شراب و شاهدِ شیرین، که را زیانی داد؟
۶
گذشت بر منِ مسکین و با رقیبان گفت
دریغ، حافظِ مسکینِ من، چه جانی داد
تصاویر و صوت




نظرات
علی
امین کیخا
محدث
جاوید مدرس اول رافض
جاوید مدرس اول رافض
جاوید مدرس اول رافض
امید مددی
حسین ۱
رضا سامی
نیکومنش
رضا
دکتر صحافیان
در سکوت
برگ بی برگی