
حافظ
غزل شمارهٔ ۱۳۲
۱
به آبِ روشنِ می عارفی طهارت کرد
عَلَی الصَّباح، که میخانه را زیارت کرد
۲
همین که ساغرِ زَرّینِ خور، نهان گردید
هِلال عید به دورِ قدح اشارت کرد
۳
خوشا نماز و نیازِ کسی که از سرِ درد
به آبِ دیده و خونِ جگر طهارت کرد
۴
امام خواجه، که بودش سرِ نمازِ دراز
به خونِ دخترِ رَز خرقه را قِصارت کرد
۵
دلم ز حلقهٔ زلفش به جان خرید آشوب
چه سود دید ندانم که این تجارت کرد
۶
اگر امامِ جماعت طلب کند امروز
خبر دهید که حافظ به می طهارت کرد
تصاویر و صوت







نظرات
کمال
جاوید مدرس اول رافض
س ، م
ن. سیوش
نادر..
پریشان روزگار
مهناز ، س
nabavar
مرتضی neerci@gmail.com
امیر اصلان
رضا
مصیب مهرآشیان مسکنی
مصیب مهرآشیان مسکنی
عزیزی
در سکوت
دکتر صحافیان
سفید
کاوه مهری