
حافظ
غزل شمارهٔ ۱۳۹
۱
رو بر رَهَش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد
۲
سیلِ سرشک ما ز دلش کین به در نَبُرد
در سنگِ خاره قطرهٔ باران اثر نکرد
۳
یا رب تو آن جوانِ دلاور نگاهدار
کز تیرِ آهِ گوشهنشینان حذر نکرد
۴
ماهی و مرغْ دوش ز افغانِ من نَخُفت
وان شوخْدیده بین که سر از خواب برنکرد
۵
میخواستم که میرَمَش اندر قدم چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیمِ سحر نکرد
۶
جانا کدام سنگدلِ بیکفایت است
کاو پیشِ زخمِ تیغِ تو جان را سپر نکرد؟
۷
کِلکِ زبانبریدهٔ حافظ در انجمن
با کس نگفت رازِ تو تا تَرکِ سر نکرد
تصاویر و صوت








نظرات
الهه
شرح سرخی بر حافظ
شرح سرخی بر حافظ
رضا
..
مصطفی جزایری
مهناز آذری نیا
سپهر
کابِر
در سکوت
دکتر صحافیان
کریم حبیب نژاد بهتاش
برگ بی برگی
جواد ضابط