
حافظ
غزل شمارهٔ ۱۶۴
۱
نفسِ بادِ صبا مُشکفشان خواهد شد
عالَمِ پیر دگرباره جوان خواهد شد
۲
ارغوان جامِ عقیقی به سمن خواهد داد
چشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد
۳
این تَطاول که کشید از غمِ هجران بلبل
تا سراپردهٔ گل نعرهزنان خواهد شد
۴
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
۵
ای دل ار عشرتِ امروز به فردا فکنی
مایهٔ نقدِ بقا را که ضِمان خواهد شد؟
۶
ماه شعبان مَنِه از دست قدح، کاین خورشید
از نظر تا شبِ عیدِ رمضان خواهد شد
۷
گل عزیز است غنیمت شِمُریدَش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
۸
مطربا مجلسِ انس است غزل خوان و سرود
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد؟
۹
حافظ از بهر تو آمد سویِ اقلیمِ وجود
قدمی نِه به وداعش که روان خواهد شد
تصاویر و صوت













نظرات
امین
سعید قبله مرکید
شرح سرخی بر حافظ
ناشناس
ناشناس
جاوید مدرس اول رافض
رضا
مظفر طاهری
بهمن
رضا
پاسخ ِ آری دهد. این غزل هرگزکهنه نمی شود وازخواندن ِآن هیچکس خسته نمی گردد. به لطفِ حضور گلهای رنگارنگی چون ارغوان ،یاسمن ،شقایق ولاله، آنقدرسرسبزومعطّراست که خود به تنهایی بهاری باطراوت و خیال انگیزمی باشد بااین تفاوت که به دنباله خزانی ندارد وهیچگاه صفا وسبزیِ آن به زردی نمی گراید.«مُشک» مادّه ای خوشبوست که طَیِّ فرآیندی از نافِ آهو گرفته میشود. نفس ِبادِصبا به میمنتِ رویش ِ گلهای خوشرنگ و بو به زودی مُشکفشان خواهدشد. عطری شامّه نواز که حتّا شمیم ِ آن ازواژه های غزل نیزبه مشام می رسد.«عالم پیر»: اشاره به دوران دارد که درحال ِ پشت سرگذاشتن زمستان است،حافظ به زیبایی این وضعیّت را به دوران پیری وبهار راجوانی تشبیه کرده است. معنی بیت: بزودی بافرارسیدن بهار ورویشِ گلهای رنگارنگ وخوش بو ومعطّرنفس باد صبا مُشک افشان خواهدشد وهمه جارا عطردل انگیزبهاروشادابی فرا خواهدگرفت. روزگارنیزکه ازسپیدی برفی که برسرش نشسته وبه پیری شبیه شده است به زودی جوانی آغازکرده وسرشارازنشاط و شادمانی خواهدشد. اَرغوان جام عقیقی به سَمن خواهد دادچشم نرگس به شقایق نگران خواهد شدحافظ درتصویرسازی نظیرندارد، اوباواژه ها وترکیباتِ بدیع نقّاشی می کند ونقّاشی را به رشته ی نظم درمی آورد. دراین غزل هردوحالت رُخ داده است. تصویری زیبا ازبهاری دل انگیز، گلِ اَرغوان جامی از شرابِ ارغوانی رنگ آماده کرده و به گل یاسَمن پیشکش میکند. درگوشه ای دیگرگلِ "نرگس" چشمانتظار آمدن شقایق نگرانست. "نگران" به معنی "نگاهکنان"نیزهست و هردومعنی مدِّ نظرشاعربوده است. حافظ دراین بیت غزل به گلها وبلبل وپدیده های طبیعت، شخصیّتِ انسانی داده وزندگی ووجودآنهارا برجسته ترنشان داده است.معنی بیت: وقتی بهارفرارسد گل ارغوان جام شرابی آماده کرده وبه گل یاسَمن تقدیم خواهدکرد وگل ِ نرگس که پیش ازرویش ِشقایق ها ازبین می رود، چشمانش منتظر روییدن شقایق ها خیره خواهدماند.بربرگِ گل به خون شقایق نوشته اندکانکس که پخته شدمِی چون ارغوان گرفتاین تطاول که کشید از غم هجران بلبلتا سراپردهی گل نعرهزنان خواهد شد"تَطاول"گردنکشی،گستاخی، دراینجا منظور همان ظلم وتَعدّیِ زمستان به بلبل، در تاخیر انداختن ِ شکوفایی گل است.معنی بیت:زمستان با سوز و سرمای خود، باعثِ به تاخیرافتادن ِ شکوفایی گل (معشوقه ی بلبل) شده وبه بلبلِ شیداوشیفته ی گل ، ظلم کرده واو رابادورنگاهداشتن ازگل آزردا خاطرکرده است."سراپرده" خلوتگاه وپشتِ پرده، اندرونِ غنچه، بلبلِ طاقت ازکف داده که انتظار زیادی کشیده وبی تاب وبیقرار شکفتن ِ گل است، فریاد زنان از ظلم وتعدّیِ زمستان، سعی خواهدکرد بی صبرانه به درونِ غنچه واردشده وگل راازخلوتسرای خویش بیرون بکشاند.دلم رفت وندیدم روی دلدارفغان ازاین تطاول آه ازاین زَجرگر زمسجد به خرابات شدم خرده مگیرمجلس وَعظ دراز است و زمان خواهد شد!حافظ دراینجابه واقعیّتِ روشنی اشاره دارد! مجلس ِوَعظ درازاست وزمان خواهدشد!حافظ از دستِ صحبت های زیاد ومجلس ِ کسالت بارِ واعظ والبته ازبی عملیِ او فرار کرده و می فرماید:معنی بیت: برمن خُرده مگیرید اگر از مسجد به خرابات میروم ازمن دلگیر مشو زیرا که مجلس ِ وعظ طولانی وملال آورشده است. من اگروقت ِ خودرا درمجلس ِ متشرّعین ِ متعصّب ویکسویه نگر سنّی ها که تفکّری همانندِ داعش ِ امروزی دارند تَلَف کنم،مان برای شادخواری و لذّت بردن اززیبائیهای بهار وعشقورزی به پیرامون خویش از دست خواهد رفت!عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلسکه وعظِ بی عَملان واجب است نشنیدنای دل اَرعشرتِ امروز به فردا فکنیمایهی نقدِ بقا را که ضمان خواهد شد؟!ضمان: تضمین کننده ،ضامنمعنی بیت:درادامه ی بیتِ قبلی میفرماید: ای دل اگرفرصتِ شادیخواری وشادمانی(بهار) راازدست داده وعیش وعشرت وشادبودن را ازامروز به فردا بیندازی، چه کسی تضمین خواهد کرد که تا فردا زنده خواهی ماند؟!سخن درپرده می گویم چوگل ازپرده بیرون آیکه بیش ازپنج روزی نیست حکم میرنوروزی ماهِ شعبان مَنه ازدست قَدح، کاین خورشید ازنظرتاشب عیدِ رمضان خواهد شدقدح: جام وکاسه ی شرابی که دوکس راسیرگرداند.معنی بیت: وقت رادریاب ماه شعبان است وعیش ونوش هنوزآزاداست قدح شادمانی وپیاله ی شادخواری راازدست مده و این فرصت راغنیمت دان که پس از ماهِ شعبان ماهِ رمضان فراخواهدرسید و به باده نوشان سخت خواهندگرفت و آفتابِ قدح ِ شراب، یک ماه از برابر چشمانمان دور خواهد شد. گرچه حافظ درماه رمضان نیزبه بهانه های مختلف قدح ازدست نداده وعیش ونوش خودراترک نکرده است. زان باده که درمیکده ی عشق فروشندمارادوسه ساغربده و گورمضان باش گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبتکه به باغ آمد از این راه وُ، از آن، خواهد شدغنیمت شمردن: قدردانستن، مواظبت کردنمعنی بیت:فلسفه ی وجودی "گل" برای لذّت بردن اززیبائیها،شادبودن وپرداختن به عیش ونوش است. بنابراین گل باارزش وعزیزاست هم نشینی و هم صحبتی با گل را غنیمتی بدانیم چرا که گل درنگ نخواهدکردومنتظرکسی نخواهدماند. گل ناگشوده نقاب ازرُخ،آهنگِ رحلت سازخواهد کردو باهمان سرعتی که از یک در می آید باهمان سرعت ازدردیگرخارج شده وازنظرها ناپدیدمی گردد. دوران شادمانی رادریابید که خیلی زود دیرمی شود!می بیاورکه ننازدبه گلِ باغ جهانهرکه غارتگری بادخزانی دانست مطربا مجلس اُنس است غزل خوان و سرودچند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد؟!مجلس اُنس: محفل خصوصی دوستان همدل وصمیمیمعنی بیت: ای مطرب،مجلس مجلسِ اُنس واُلفت ودوستیست. صحبت های متفرّقه راکوتاه کن،غزل هاوسرودهای عاشقانه وآبدار بخوان و صحبتهای دیگر را رها کن.تاکی می خواهی ازگذشته وآینده تعریف کنی به حال واکنون توجّه کن که دوستانِ همدل وهمراه گِردِ هم آمده اند تابه عیش وعشرت بپردازند.مجلس اُنس وبهاروبحثِ شعراَندرمیاننستدن جام می ازجانان گرانجانی بُوَد حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود قدمی نِه به وداعش که روان خواهد شداقلیم: سرزمین معنی بیت:حافظ تنهادلیل آمدنش به این دنیا را ،دیدن معشوق و عاشق شدن میداند.ورندانه از معشوق میخواهد حال که درزمان زندگی، لطف ومرحمتش را ازاومضایقه ودریغ کرده، حداقل اکنون که در حال رحلت ورخت بربستن از این دنیاست، بر سر بالین او بیاید و مرحمتی کند!می خواستم که میرم اَش اَندرقدم چوشمعاوخود گذربه ماچونسیم سحرنکرد
روفیا
علی
علی
مسعود
شهروز
manoch redparrot.۳۲@gmail.com
نیکی
م
محسن ، ۲
صابر
دکتر محمد ادیب نیا
رضا س
امین سیفی
برگ بی برگی
..
علیرضا ساعتچی
Shm
محمود
وفا
وفا
هاشم قاسمی
کامیار هو
علیرضا محمدی
در سکوت
محمدعلی شهیدی
داریوش م
سیّد محس سعیدزاده
لیلا یوسف نژاد
محمد بابامحمدی
دکتر صحافیان
بیقرار
امید وکیل
راهنما_ اریس
زهرا همتی اصل
سید حسین اخوان بهابادی
IRANHOLZ
محمد علی کبیری