
حافظ
غزل شمارهٔ ۱۷۵
۱
صبا به تهنیتِ پیرِ مِیفروش آمد
که موسمِ طرب و عیش و ناز و نوش آمد
۲
هوا مسیحنفس گشت و باد نافهگشای
درخت سبز شد و مرغ دَر خروش آمد
۳
تنورِ لاله چنان برفروخت بادِ بهار
که غنچه غرقِ عرق گشت و گل به جوش آمد
۴
به گوشِ هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن سَحَر از هاتفم به گوش آمد
۵
ز فکرِ تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکمِ آن که چو شد اهرمن سروش آمد
۶
ز مرغِ صبح ندانم که سوسنِ آزاد
چه گوش کرد؟ که با دَه زبان خموش آمد
۷
چه جایِ صحبتِ نامحرم است مجلسِ انس؟
سرِ پیاله بپوشان که خرقهپوش آمد
۸
ز خانقاه به میخانه میرود حافظ
مگر ز مستیِ زهدِ ریا به هوش آمد
تصاویر و صوت










نظرات
بزرگمهر وزیری
ملیحه رجائی
محمد
...
محسن همایون
منوچهر تقوی بیات
nabavar
سهیل قاسمی
سهیل قاسمی
محسن صباحی
رضا
زبان بریده
روفیا
زبان بریده
گمنام
بیگانه
جاوید مدرس اول رافض
هادی
رضا
غزالی
افشین سمردیا
nabavar
برگ بی برگی
هما
در سکوت
دکتر صحافیان