
حافظ
غزل شمارهٔ ۲۰۲
۱
بُوَد آیا که درِ میکدهها بگشایند
گره از کارِ فروبستهٔ ما بگشایند
۲
اگر از بهرِ دلِ زاهدِ خودبین بستند
دل قوی دار که از بهرِ خدا بگشایند
۳
به صفایِ دلِ رندانِ صَبوحی زدگان
بس درِ بسته به مِفْتاحِ دعا بگشایند
۴
نامهٔ تَعزیَتِ دختر رَز بِنْویسید
تا همه مُغبَچِگان زلفِ دوتا بگشایند
۵
گیسوی چنگ بِبُرّید به مرگِ مِیِ ناب
تا حریفان همه خون از مژهها بگشایند
۶
درِ میخانه ببستند خدایا مپسند
که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند
۷
حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا
که چه زُنّار ز زیرش به دَغا بگشایند
تصاویر و صوت


















نظرات
بهناز
دوستدار
محمد
پارسا
آرش
بهرام مشهور
حبیب زرگران
خرم روزگار
منصور خضری
مهران
منوچهر تقوی بیات
nabavar
nabavar
ناصر
تماشاگه راز
رضا ساقی
پاسخ می گوید. معنی بیت: اگرامروز میکده ها را به منظوربدست آوردن دل متشرّعین ِ خودبین بسته اند ناامیدمشو اطمینان داشته باش که فردا کسانی نیز پیداخواهندشد که محض رضای خدا، میکده ها رابازکرده وخَلقی را خوشحال وشادمان سازند.آنچه که قابل توجّه وتامّل است این است که حافظ نسبت به خدا نگرشی منحصربفرد دارد .نگرشی که تفاوت آن بانگاه زاهد، تفاوتی به فاصله ی اززمین تاآسمان است. حافظ بدون توجّه به معیارهای زاهدانه وقوانین شریعت، بازشدن مجدّد میخانه ها را که خوشحالی وشادی مردم را رقم خواهدزدموجب رضایتمندی خداوندنیزمی داند. درحالی که زاهد شراب رانجس شمرده وشرابخوار را ازمغضوبین درگاه الهی می داند. درنظرگاه حافظ خداوند بخشایشگری بسیارمهربان است وگناه باده نوشان رانادیده می گیرد.هاتفی ازگوشه ی میخانه دوشگفت ببخشندگنه می بنوشلطف خدابیشترازجرم ماستنکته ی سربسته چه دانی خموشبه صفای دل رندان صبوحی زدگانبس دربسته به مفتاح دعا بگشایندصبوحی زدگان: درآن روزگاران رسم برآن بوده که درهنگام سحر شراب می نوشیدند. نوشندگان شراب صبحگاهی.مفتاح: کلیدمعنی بیت: به یُمن صفا وصداقتِ رندان ونوشندگان شراب سحرگاهی، چه بسیاردرهای بسته )همانندمیکده ها) باکلید دعا گشوده می گردد. ویا سوگند به صفای درون وهمّتِ باده نوشان، چه بسیار درهای بسته با کلیدِ دعا بازمی شود.درمیخانه بسته اند دگرافتتح یا مفتّح الابوابنامه ی تعزیت دختر رَز بنویسیدتاهمه مغبچگان زلف دوتابگشایندتعزیت: سوگواری ومرثیهدختررَز: کنایه ازشراب لعل انگوریست.مُغبچگان: پسران زیبارویی که درمیکده ها کارمی کردند.زلف دوتا بگشایند: زلف خودراکه به قصدزیبایی دورشته کرده وازدو طرف سر خود آویخته اندبازکرده وبه رسم سوگواران، پریشان و دَرهَم سازند.معنی بیت: برای مرگ شراب(اشاره به بسته شدن میکده ها) سوگنامه ی عزاداری بنویسید ومراسم عزابه پا دارید تا مغبچگان نیزبه احترام مرگ باده زلفین خود رابازکرده وبه سوگ بشنینند.کس نیست که افتاده ی آن زلف دوتانیستدررهگذرکیست که دامی زبلانیست.گیسوی چنگ ببرّید به مرگِ می نابتاحریفان همه خون ازمژهها بگشایندچنگ : نوعی آلت موسیقیگیسوی چنگ: به چنگ شخصیت انسانی داده شده وتارهای چنگ به گیسو تشبیه شده است.گیسوبریدن به معنی اعلام به سوگ نشستن ودوری کردن ازعیش ونوش وشادمانیست.حریفان: هم پیاله هامعنی بیت: حال که میکده هابسته شده وما در سوگ مرگ شراب عزاداریم گیسوان چنگ راببُریدعزابپادارید تاهمه ی هم پیاله ها وباده نوشان به سوگ نشسته و به گریه وزاری بپردازند واشک خون بریزند.بس که درپرده چنگ گفت سخنببُرش موی تا نموید بازدر میخانه ببستند خدایا مپسندکه درخانه تزویروریابگشایندتزویر: تظاهروفریبکاریمعنی بیت: خوایا حال که درمیکده ها را بستند راضی مشو که به موازاتِ بستن میخانه ها مراکز وخانه های ریاکاری وتظاهر بگشایند.میکده مظهرراستی وبی ریائیست خانه های ریا وتزویر بابسته شدن میکده ها گشوده می شوند.حدیثِ مدرسه وخانقه مگوی که بازفتادبرسرحافظ هوای میخانهحافظ این خرقه که داری توببینی فرداکه چه زُنّار ززیرش به دَغا بگشایندفردا: به زودی ،روزرستاخیز زُنّار: رشته ای که مسیحیان به وسیله ی آن صلیب را به گردن می آویزند. 2 - کُستی ؛ شالی که زردشتیان به کمر بندند.به دَغا : دَغل ،مکر و حیله معنی بیت:ای حافظ این خرقه ی پرهیزگاری وتقوا را به دروغ برتن کرده ای ودیری نخواهدگذشت خواهی دید که مُشت تو واشده وزُنّاری که به دَغل کاری اززیرخرقه به کمربسته ای رابازمی کنند.نکته ی حافظانه ی این بیت دراین است که همه (مثل جامعه ی امروزی) به نوعی تزویر می کنند وظاهروباطنشان خیلی متفاوت است. هرکسی باهدف رسیدن به مقاصد شخصی خویش،وانمود به پیروی ازیک مذهب خاص می کند که درباطن خویش آن راذرّه ای قبول ندارد ودرحقیقت مذهبی که دردل وباطن وخلوتگاه خود دارد چیزی متفاوت وشاید نقطه مقابل مذهبی باشد که درظاهرنشان می دهد بدان پایبنداست. مصداق حقیقی این غزل جامعه ی امروزی ماست.می خورکه شیخ وحافظ ومُفتیّ ومُحتسبچون نیک بنگری همه تزویرمی کنند
تماشاگه راز
دکتر محمدداودی
علی باقری
برگ بی برگی
برگ بی برگی
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
علی باقریه
کوانتوم
یاسان
یاسان
nabavar
در سکوت
یوسف شیردلپور
محتسب زاهد