
حافظ
غزل شمارهٔ ۲۱۱
۱
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دلِ غمزدهای سوخته بود
۲
رسم عاشقکُشی و شیوهٔ شهرآشوبی
جامهای بود که بر قامتِ او دوخته بود
۳
جانِ عُشّاق سپندِ رخِ خود میدانست
و آتشِ چهره بدین کار برافروخته بود
۴
گرچه میگفت که زارَت بِکُشم میدیدم
که نهانش نظری با منِ دلسوخته بود
۵
کفرِ زلفش رَهِ دین میزد و آن سنگین دل
در پِیاش مشعلی از چهره برافروخته بود
۶
دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
الله الله، که تلف کرد و که اندوخته بود؟
۷
یار مَفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زَرِ ناسره بفروخته بود
۸
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلبشناسی ز که آموخته بود؟
تصاویر و صوت











نظرات
محمد حسین اشراقی
پاسخ: نقل تصحیح قزوینی-غنی مطابق متن است، نقل شما احتمالاً از منبع دیگری است.
مصطفی علیزاده
مهرزاد شایان
مجید
سعید مزروعیان
اکبر قاسمی
امین کیخا
امید مقدسی
امین کیخا
حسین جهانگیریان
merce
حمیدرضا اسدیون
محمدجواداحمدی
فرهاد
مجتبی
سجاد
علی عباسی
محمد ملکی
گمنام
sana
گمنام
گمنام
گمنام
سید محمد
گمنام
امین افشار
مهیار
مهیار
زلف پریشان
سینا خطاب به مجتبی, حسین, و ....
بامداد
پاسخ خانم مرسده باید عرض شود که حضرت حافظ از صنعت ردالقافیه استفاده نموده اند و شاعر آنجا که می خواهد توانش را به رخ بکشد از این صنعت استفاده می کند
مهناز ، س
سامان عین
Ane
درسا
درسا
درسا
nabavar
درسا
فرخ مردان
همایون
همایون
Mohammad Karimi
محسن
حمید علیزاده
تماشاگه راز
رضا ساقی
امیر سلیمانی
حسن
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
۸
محسن
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
پاسخ .این که معشوق رخساره برافروخته کند و دل بسوزاند به معنای روسپی بارگی نیست ... او رخ می نماید و هر کس به قدر ظرف وجودی و ظرفیت خیالی اش آب برمی دارد ... معشوق هیچ گاه به مالکیت کسی در نخواهد آمد که به قول عرفای بزرگ این دیار حساب عاشق با عشق است نه با معشوق .✓ اگر سخن و کلام من اوقاتی را مکدر و تیره نموده است عذر خواهم و اعلام می کنم که هرگز چنان مقصودی به ذهنم نیامده است . در پناه خدا باشید.
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
برگ بی برگی
شیخ حسن
شیخ حسن
اوستا
سعید ج
شهریار شیردل
احمد
میم
دردیکش
آرش نادری
ملیکا رضایی
Sara.gh۱۹۹۸
مهرگان
در سکوت
اسد محمدزاده
مهرداد
نیما نجاری
سفید
سفید
امین کریمخانی
Sepide
سُلگی قاسم .
دکتر صحافیان
میثم آیتی (شاعر)