
حافظ
غزل شمارهٔ ۲۲۲
۱
از سرِ کویِ تو هر کو به ملالت برود
نرود کارش و آخِر به خجالت برود
۲
کاروانی که بُوَد بدرقهاش حفظِ خدا
به تَجَمُّل بنشیند به جَلالت برود
۳
سالک از نورِ هدایت بِبَرَد راه به دوست
که به جایی نرسد گر به ضَلالت برود
۴
کامِ خود آخرِ عمر از مِی و معشوق بگیر
حیفِ اوقات که یک سر به بطالت برود
۵
ای دلیلِ دلِ گمگشته خدا را مددی
که غریب اَر نَبَرَد رَه، به دلالت برود
۶
حکمِ مستوری و مستی همه بر خاتِمَت است
کس ندانست که آخِر به چه حالت برود
۷
حافظ از چشمهٔ حکمت به کف آور جامی
بو که از لوحِ دلت نقشِ جهالت برود
تصاویر و صوت







نظرات
ایمان
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
امین کیخا
محمدرضا دولتی زاده
سید حسن مبارز
سید حسن مبارز
فرهاد پرنیان
Michel Leclerc
Michel Leclerc
امین کیخا
امین کیخا
روفیا
سیدعلی ساقی
تماشاگه راز
پاسخ آن دسترسی پیدا نمی کند ، احتمالاً حافظ هم در اواخر عمر در این تردید به سر می برده که : آیا اگر باپیروی از دستورات پیری راه مریدی را در کمال خلوص نیت طی می کردم به سر منزل مقصود می رسیدم یا خیر؟ این گمان نویسنده این سطور است اما دراین غزل که طرف خطاب شاعر معشوق ازلی اوست ، به او می گوید هرکس با آزردگی خاطر و پریشانی از این دار دنیا برود، النهایه در آخر سر، شرمنده وروسیاه بوده کاری از پیش نخواهد برد . این موضوع می رساند که شاعر ، حالت تسلیم ورضا را دریافته و همه کار خود را به خدا حوالت کرده و از بن دندان معتقد به این بوده که :کاروانی که بود بدرقه اش حفظ خدا به تجمل بنشیند به جلالت برودشاعر دربیت دوم غزل ، نور هدایت معشوق را راهنما و دلیل راه خود معرّفی می کند . معنی این کلام این است که من مرید کسی نبودم وتمام وجهه همّتم به سوی منبع لایزال نور هدایت متوجه بوده است . بیت سوم این غزل اقوی دلیلی است که این غزل را حافظ در آخر عمر خود سروده است و در بیت چهارم باز، شاعر حالت مناجات به خود گرفته و از خدای خود می خواهد که در این پیرانه سر باز هم او راهنمایی ومدد فرماید تا به سر منزل مقصود برسد و به دنبال آن ، عقیده باطنی خودرا که یک عمر با آن به سر برده و آز آن دفاع کرده در کمال خلوص نیت ، بار دیگر بازگو می کند و می گوید که جوجه را آخر پاییز می شمارند او حکم نهایی در باره سعید و شقی بودن کسی را تنها می توان در پایان زندگانی هر کسی داد و او از جانب خویش با کمال اطمینان سخن گفته ومی فرماید :کاروانی که بود بدرقه اش حفظ خدا به تجمل بنشیند به جلالت برودو ما امروزه می بینیم که این شاعر آسمانی چگونه با جلالت و بزرگی و شکوه و عظمت این دنیای خاکی را پشت سر نهاد وروح پاکش به ملکوت اعلی پیوست.شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
تماشاگه راز
فال حافظ
برگ بی برگی
در سکوت
دکتر صحافیان