
حافظ
غزل شمارهٔ ۲۴۴
۱
معاشران، گره از زلفِ یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
۲
حضورِ خلوتِ اُنس است و دوستان جمعند
وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید
۳
رَباب و چنگ به بانگِ بلند میگویند
که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید
۴
به جانِ دوست که غم پرده بر شما نَدَرَد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
۵
میانِ عاشق و معشوق فَرق بسیار است
چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
۶
نَخست موعظهٔ پیرِ صحبت این حرف است
که از مُصاحبِ ناجِنس اِحتِراز کنید
۷
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نَمُرده به فتوایِ من نماز کنید
۸
وگر طلب کند اِنعامی از شما حافظ
حَوالَتَش به لبِ یارِ دلنواز کنید
تصاویر و صوت









نظرات
ساغر
hamid
حسین افتخار
علی
عظیم توکلی
محمد حافظ
خسرو
م. طاهر
روفیا
رضا
امیر حسین
فاطمه
ادب دوست
بینوا
ناشناس
عیسی
ناشناس
عیسی
پاسخ شما خبری از هیچیک از آنها نبود و احتمالا هم نیست.
ناشناس
عیسی
حسین
نیکزاد
سعید رضایی( کارشناس آموزش زبان و ادبیات فارسی )دبیر ناحیه دو رشت )
سولماز
مهربان
سهیل قاسمی
مهربان
پاسختان بسیار سپاسگزارم
امیر طلوعی
شمس شیرازی
رضا
rah
مهاجرانی
سبحان
مهدیه
رضا ساقی
تماشاگه راز
مجید
جاوید درویش
۸
عبد علی
محسن
سپیدار
محمد رضا کشمیری
ناصر
برگ بی برگی
فخری یزدی
فخری یزدی
فرزاد ر.سرشت
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
در سکوت
فرانسوا کاظمینیا
محسن جهان
هیچ ...
شهزاد امیری
زینب روزبهانی فر
زینب روزبهانی فر
kaveh kaveh
محمد مقدم
محمد مقدم
محمد مقدم
محمد مقدم
بهروز صفاییان حقیقی
بهروز صفاییان حقیقی
ابراهیم حاجمحمدی
امیر "گمنام"