
حافظ
غزل شمارهٔ ۲۹۳
۱
بامدادان که ز خلوتگَهِ کاخِ اِبداع
شمعِ خاور فِکَنَد بر همه اطراف شُعاع
۲
بَرکَشَد آینه از جِیبِ افق چرخ و در آن
بنماید رخِ گیتی به هزاران انواع
۳
در زوایایِ طَرَبخانهٔ جمشیدِ فلک
اَرغَنون ساز کُنَد زهره به آهنگِ سَماع
۴
چنگ در غُلغُله آید که کجا شد منکر؟
جام در قَهقَهه آید که کجا شد مَنّاع؟
۵
وضعِ دوران بنگر ساغرِ عِشرت بَر گیر
که به هر حالتی این است بِهینِ اوضاع
۶
طُرِّهٔ شاهدِ دنیی همه بند است و فریب
عارفان بر سرِ این رشته نجویند نِزاع
۷
عمرِ خسرو طلب ار نفعِ جهان میخواهی
که وجودیست عطابخشِ کریمِ نَفّاع
۸
مَظهَرِ لطفِ ازل، روشنی چشمِ اَمَل
جامعِ علم و عمل جانِ جهان، شاه شجاع
تصاویر و صوت













نظرات
ناشناس
پاسخ: نقل نسخهٔ چاپی (قزوینی/غنی) همین است و در حاشیه تأکید شده که متن مطابق نسخههای قدیمی همین است و واو عطف بین صفات نیست.
ملیحه رجائی
هادی
عیسی
سیدعلی ساقی
وفایی
آرا
زهرا
امید
امید
می طلبی
برگ بی برگی
در سکوت
محسن