
حافظ
غزل شمارهٔ ۳۸۱
۱
گرچه ما بندگان پادشهیم
پادشاهان ملک صبحگهیم
۲
گنج در آستین و کیسه تهی
جام گیتی نما و خاک رهیم
۳
هوشیار حضور و مست غرور
بحر توحید و غرقه گنهیم
۴
شاهد بخت چون کرشمه کند
ماش آیینه رخ چو مهیم
۵
شاه بیدار بخت را هر شب
ما نگهبان افسر و کلهیم
۶
گو غنیمت شمار صحبت ما
که تو در خواب و ما به دیده گهیم
۷
شاه منصور واقف است که ما
روی همت به هر کجا که نهیم
۸
دشمنان را ز خون کفن سازیم
دوستان را قبای فتح دهیم
۹
رنگ تزویر پیش ما نبود
شیر سرخیم و افعی سیهیم
۱۰
وام حافظ بگو که بازدهند
کردهای اعتراف و ما گوهیم
تصاویر و صوت








نظرات
قورباغه
قورباغه
محمدامین
...
میترا
مهناز ، س
بابک چندم
بچه ایرون
بابک چندم
بچه ایرون
بابک چندم
رضا
علی
نادر..
مصطفی
تماشاگه راز
در سکوت