
حافظ
غزل شمارهٔ ۳۸۵
۱
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
۲
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
۳
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
یار مهروی مرا نیز به من بازرسان
۴
دیدهها در طلب لعل یَمانی خون شد
یا رب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان
۵
برو ای طایر میمون همایون آثار
پیش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان
۶
سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات
بشنو ای پیک خبرگیر و سخن بازرسان
۷
آن که بودی وطنش دیده حافظ یا رب
به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان
تصاویر و صوت







نظرات
نور
ناشناس
محمودی
کسرا
جاوید مدرس اول رافض
ساسان اسدپور
حمید سامانی
گمنام-۱
گمنام-۱
حمید سامانی
رضا ساقی
میثم
رضا س
در سکوت
سین کاف
فرهود
برگ بی برگی
مهرپویا