
حافظ
غزل شمارهٔ ۴۰
۱
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است
زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است
۲
خُمها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آن جاست حقیقت نه مَجاز است
۳
از وی همه مستی و غرور است و تَکَبُر
وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است
۴
رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرمِ راز است
۵
شرحِ شِکَنِ زلفِ خَم اندر خَمِ جانان
کوته نتوان کرد که این قِصه دراز است
۶
بارِ دلِ مجنون و خَمِ طُرِّهٔ لیلی
رخسارهٔ محمود و کفِ پایِ ایاز است
۷
بردوختهام دیده چو باز از همه عالم
تا دیدهٔ من بر رُخِ زیبایِ تو باز است
۸
در کعبهٔ کویِ تو هر آن کس که بیاید
از قبلهٔ ابرویِ تو در عینِ نماز است
۹
ای مجلسیان، سوزِ دلِ حافظِ مسکین
از شمع بپرسید که در سوز و گداز است
تصاویر و صوت













نظرات
حمید رضا سجادی
ملیحه رجایی
مجید
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
امین کیخا
مسکین عاشق
رامین راقب
محمد
رامین راقب
بهزاد
دکتر ترابی
رامین راقب
پاسخ می دهم عذر خواهی میکنم . باید عرض کنم وزن شعرم مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن. ( بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف ) میباشد . باز از حسن نظر شما ممنونم 93/01/04
مسعود جدید
حسین دوست محمدی
هادی طیطه
فرهاد
بابک چندم
ایران نژاد
حمید رضا
روفیا
ادب دوست
بابک چندم
ادب دوست
حمید رضا۴
sanam
ادب دوست
روفیا
پاسخگوی نیازهای بشر در تمامی اعصار باشد، تنها این سوی و آن سوی منتقدین به نقد گذشتگان می پردازند، البته از رکوردهای پیشینیان خرده گرفتن چندان نبوغی نمی طلبد،رویداد ظهور اسلام، انقلاب صنعتی، کشف دینامیت، به خودی خود خوب محض یا بد مطلق نیستند، بلکه با گذشت زمان ظرفیت های آن ها پدیدار می شود، حافظ نیز به نوبه خود یک رویداد تاریخی نه چندان کم اهمیت است، انسان قرن هشتم هرگز نمی توانست پیش بینی کند اندیشه های حافظ در بستر زمان و در ارتباط با هزاران رویداد دیگر چه به بار خواهد آورد!پدیده ها از هم مستقل نیستند دوست من، اسلام گاهی با یک آمریکایی ترکیب میشود گاهی با یک سومالیایی، حافظ روزی به شاه شجاع برخورد میکند و روزی با شما تصادف میکند، همه خواص ماده حاصله به طور مطلق مربوط به حافظ نیست. حافظ مسوول مطلق همه خوانش های گونه گون نیست.
حمید رضا
پاسخ دادید. این نیز
پاسخ من به همان پرسش؛ من آنچه در توانم هست را انجام می دهم مبادا از انتشار کتاب حتی مخالفم جلوگیری شود. کتابهای حافظ و خیام نه تنها گمراه کننده نیستند، در ترکیب درس اخلاقی و خلق هنر بی نظیرند. و به هر حال، هرگز هیچ نیروی انسانی توان جلوگیری از انتشار آنها را نخواهد داشت.با سپاس دوباره
میر ذبیح الله تاتار
۷
فرخ مردان
بی سواد
رحمت اله اسماعیلی
رضا
پاسخ روشنی به شما خواهد داد.حافظ دراین بیت باهنرنمایی، پرسشی رامطرح کرده و
پاسخ آن رانیزدر صورتِ مسئله گنجانده است. ضمن آنکه بصورتِ لطیف وظریف، خود را به شمع سوزانی تشبیه کرده که می سوزد ومی سازد،ودرعین گداختن، به پیرامون خویش نیز روشنایی(به معنای آگاهی) می بخشد.دروفای کوی تومشهورخوبانم چوشمعشب نشین کی سربازان ورندانم چوشمع
شاعری خسته
عباس (مصیب) مهر آشیان مسکنی
مصطفی افشار
بهنام
Me
پاسخ به رضاخیلی بعید است که حافظ با آن همه علم و دانش (حداقل در زبان عربی) تفاوت بین حقیقت و واقعیت را نمی دانسته و شراب انگور را حقیقت می پنداشته است.
تازه وارذ
جوینده حقیقت
مهدی ابراهیمی
ع.ر.گوهر
دکتر صحافیان
محمد شصت وشیش
تنها خراسانی
تنها خراسانی
تنها خراسانی
محمدامین
میثم
خامش
محمد
حمیدرضا
دکتر محمد ادیب نیا
دکتر محمد ادیب نیا
پرواز
پرواز
غلامرضا انصاری
رضا تبار
در سکوت
برگ بی برگی
Mahmood Shams
نوید خسروانی
علی کشازرع