حافظ

حافظ

غزل شمارهٔ ۴۰۳

۱

شراب لعل کش و روی مه جبینان بین

خلاف مذهب آنان جمال اینان بین

۲

به زیر دلق ملمع کمندها دارند

درازدستی این کوته آستینان بین

۳

به خرمن دو جهان سر فرو نمی‌آرند

دماغ و کبر گدایان و خوشه چینان بین

۴

بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند

نیاز اهل دل و ناز نازنینان بین

۵

حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت

وفای صحبت یاران و همنشینان بین

۶

اسیر عشق شدن چاره خلاص من است

ضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بین

۷

کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست

صفای همت پاکان و پاکدینان بین

تصاویر و صوت

دیوان حافظ به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، به خط حسن زرین خط، مرداد ۱۳۲۰ شمسی ، زوار، چاپ سینا، تهران » تصویر 408
دیوان حافظ نسخهٔ موزهٔ بریتانیا » تصویر 382
دیوان حافظ نسخهٔ موزهٔ بریتانیا » تصویر 383
دیوان حافظ دانشگاه پرینستون نوشته شده به تاریخ جمادی الثانی ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 199
دیوان حافظ نسخه‌برداری شده در رمضان ۸۵۵ ه.ق توسط سلیمان الفوشنجی » تصویر 218
دیوان لسان الغیب سنهٔ ۹۲۰ هجری قمری دارای مقدمهٔ منثور » تصویر 265
دیوان حافظ به توضیح و تصحیح پرویز ناتل خانلری - ج ۱ (غزلیات) - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۸۰۹
فریدون فرح‌اندوز :
سهیل قاسمی :
مریم فقیهی کیا :
فاطمه زندی :
محمدرضا مومن نژاد :
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :
افسر آریا :
محمدرضاکاکائی :

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۱/۰۶ - ۱۵:۴۶:۱۰
دکتر جلالیان اعتقاد دارد این غزب در امتداد عزل زیر و در جوانی و در کوبیدن صوفیان ریاکار سروده شده است.سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود رونق میکده از درس و دعای ما بودنیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بوددفتر دانش ما جمله بشویید به می که فلک دیدم و در قصد دل دانا بوداز بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بوددل چو پرگار به هر سو دورانی می‌کرد و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بودمطرب از درد محبت عملی می‌پرداخت که حکیمان جهان را مژه خون پالا بودمی‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بودپیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان رخصت خبث نداد ار نه حکایت‌ها بودقلب اندوده حافظ بر او خرج نشد کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود
user_image
مسعود هوشمند
۱۳۹۷/۰۶/۱۱ - ۱۸:۰۵:۳۹
دست بدار ای فلک زرق ساز ز آستیِ کوته و دست درازنظامی.مخزن الاسرار
user_image
رضا ساقی
۱۳۹۷/۰۸/۰۶ - ۱۶:۱۳:۳۱
شراب لَعل کَش وروی مَه جبینان بینخلاف مذهب آنان جمال اینان بینلَعل: سرخ رنگ مانند یاقوتکَش: سربکش، بنوشمَه جبینان: زیبارویانی که پیشانیهایشان مثل ماه می درخشد.خلافِ مذهبِ آنان: برخلاف شیوه و روشِ‌ آنها. امّا منظورازآنان واینان کیست؟باتوجّه به بیت بعدی، چنین به نظرمی رسد که حافظ دراین غزل زهد وکردارریاکارانه ی صوفیان رادریک کفه ی ترازو وجمال وچهره ی مه جبینان را درکفه ی دیگرنهاده تا مخاطبین غزل آزادانه قضاوت کنند ودست به انتخاب بزنند. بنابراین "آنان" اشاره به زاهدان عبوس وتندخو و صوفیان ریاکار، و"اینان" اشاره به مه جبینان درمصرع اوّل می باشد.جمال: زیبایی وجاذبه ،خوشگلیمعنی بیت: شراب ناب سرخ رنگ بنوش و جمال وچهره ی زیبارویان راتماشاکن ببین که برخلاف راه ورسم ومسلکِ صوفیان متظاهر، این مه جبینان چقدرزیبا وجذّاب وخوشگل هستند.برجهان تکیه مکن ورقدحی مِی داریشادی زهره جبینان خورونازک بدنانبه زیردَلق مُلَمّع کمندها دارنددرازدستی این کوته آستینان بیندَلق: خرقه،لباس مخصوص صوفیانملَمّع: رنگارنگ،خرقه ای که ازتکّه پارچه های گوناگون دوخته می شد. "کمند" دراینجا کنایه ازدام وتزویرواسباب نیرنگ است.درازدستی: کنایه از متجاوزبودن است.کوته آستینان: خرقه های صوفیان اغلب دارای آستین ِ کوتاه بودند. "درازدستی وخرقه ی آستین کوتاه" بیانگراین نکته ی ظریف هست که ظاهر وباطن صوفیان یکی نیست و خرقه ی پاکدامنی نیز بااندام ناموزون آنان همخوانی ندارد.معنی بیت: صوفیان ِ حُقّه باز به رغم آنکه خرقه های آستین کوتاه برتن دارند دارای دستانی متجاوز ودرازهستندوبه هرچیزی حتّا چیزهایی که مربوط به آنان نمی شود دست درازی می کنند. اینها درزیرخرقه بندهایی برای به دام انداختن ساده لوحان دارند وکارشان فریب مردم وحفظ منافع شخصیست.صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیزای کوته آستینان تاکی درازدستی؟به خرمن دو جهان سر فرو نمی‌آرنددماغ وکِبرگدایان وخوشه چینان بینخرمنِ دو جهان: نعمتهای دو جهان به خرمن تشبیه شده است.سر فرو نمی آرند: قانع وسیر نمی شوند.دِماغ: دراینجا کنایه از غرور وزیاده خواهیخوشه چینان: ریزه خواران، کنایه از صوفیانِ زیاده خواه که بظاهر وانمود به زهد و قناعت می کنند امّا طمع برنعمتهای دوجهان دارند وهرگزقانع نمی شوند.معنی بیت: حرص وطمع ِ زهد پیشه کنندگانِ متظاهر را که کشکول گدایی نیز بدست گرفته اند ببین چه اشتهای سیری ناپذیری دارند ببین چگونه به نعمتهای دوجهان قانع نیستند؟صوفی شهربین که چون لقمه ی شُبهه می خوردپاردُمش درازباد این حیوان خوش علفبهای نیم کِرشمه هزارجان طلبندنیاز اهل دل و ناز نازنینان بیندراینجا حافظ روی سخن را به طرف کفه ی دیگرترازو گرفته وازویژگیهای مَه جبینان سخن می گوید.امّا ظاهراًحافظ از ناز وغرور مه جبینان نیززیاد دل خوشی ندارد!معنی بیت: مه جبینان درقبال یک اشاره ی ریزدلبرانه هزارجان عاشق راطلب می کنند! ببینید نیازعاشقان(نیم کرشمه) چقدر کم ودرخواست نازنینان(هزارجان) چقدرزیاد است؟ این ناز واین نیاز ناهمخوانست وبایکدیگر درنمی گیرد.درنمی گیرد نیاز ونازما باحُسن دوستخرّم آن کزنازنینان بخت برخوردارداشت.حقوق صحبت ما رابه باد داد وبرفتوفای صحبت یاران و همنشینان بینمعنی بیت: مابامعشوق خاطرات زیادی داشتیم او حق صحبت مارانگاه نداشت وهمه رابرباد سپرد امّا ماعاشقان همچنان اورا دوست داریم وبه عهد وپیمانمان پایبند مانده ایم. بی وفایی معشوق راببین ووفاداری عاشقان را.بسوخت حافظ ودرشرط عشقبازی اوهنوز برسرعهد ووفای خویشتن استاسیرعشق شدن چاره ی خلاص من استضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بینضمیر: اندیشه، باطن.پیش بینان: آینده نگرهامعنی بیت: گرفتاری درکمندعشق تنها راه به آزادی رسیدن من است من بدون عشق اسیر ودربندم لیکن باکمندعشق احساس رهایی می کنم ببین من ِ عاقبت اندیش چگونه می اندیشم وچگونه پیش بینی می کنم.کدورت ازدل حافظ ببردصحبت دوستصفای همّت پاکان و پاکدینان بینکدورت: تیرگی وگرفتگی دل همّت: اراده،نیّتپاکدینان: آنانکه راه وروش ومرام پاکی دارندمعنی بیت: سرانجام معشوق ازدرآشتی درآمد وبامن صحبت کرد وتیرگی وگرفتگی دلم برطرف شد ببین آنانکه راه ورسم پاکی پیش گرفته اند چگونه با اراده وهمّتِ پاک نتایج مطلوب می گیرند. درطریقت رنجش خاطرنباشد می بیارهرکدورت راکه بینی چون صفایی رفت رفت
user_image
بابک بامداد مهر
۱۴۰۰/۰۸/۱۳ - ۰۴:۱۹:۴۴
باتاکید استادخرمشاهی این مصرع پرقدرت را برجسته بایدکرد: اسیرعشق شدن  چاره ی خلاص من است. همچون همیشه حافظ خداوندگار تناقض پردازی روزگاران اسیر وخلاص را روبروی هم قرارداده وتنها راه رهایی را تسلیم در آرامش عشق اعلام می کند.
user_image
فرهاد
۱۴۰۱/۰۵/۱۷ - ۰۳:۰۳:۴۸
شراب لَعل کَش و روی مَه‌جبینان بین خلاف مذهب آنان جمال اینان بین معنی بیت: شراب سرخ‌رنگ بنوش و برخلاف مذهب آنان به زیبایی این مه‌جبینان نگاه کن.  به زیر دَلق مُلَمَّع کمندها دارند درازدستی این کوته‌آستینان بین معنی بیت: به درازدستی این کوته‌آستینان نگاه کن. در زیردلق‌های رنگارنگ‌شان، کمندهایی دارند. به خِرمَن دو جهان سر فرو نمی‌آرند دِماغ و کِبر گدایان و خوشه‌چینان بین معنی بیت: به بی‌ذوقی و غرور گدایان و خوشه‌چینان نگاه کن که در برابر خرمن دو جهان تعظیم نمی‌کنند. بهایِ نیم کِرِشمِه هزار جان طلبند نیاز اهل دل و نازِ نازنینان بین معنی بیت: به نیاز اهل دل و نازِ نازنینان نگاه کن. در عوض اندکی ناز، طالب هزار جان هستند. حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت وفای صحبت یاران و هم‌نشینان بین معنی بیت: معشوق ما حقِّ صحبت را ادا نکرد و رفت. در عوض به وفای صحبت یاران و هم‌نشینان نگاه کن. اسیر عشق شدن چاره خلاص من است ضمیر عاقبت‌اندیشِ پیش‌بینان بین معنی بیت: برای خلاصی باید اسیر عشق شوم. به عاقبت‌اندیشیِ پیش‌بینی‌کنندگان نگاه کن. کدورت از دل حافظ بِبُرد صحبت دوست صفای همت پاکان و پاکدینان بین معنی بیت: معاشرت با دوست، کدورت را از دل حافظ برد. به صفای همت پاکان و پاک‌دینان نگاه کن.  
user_image
در سکوت
۱۴۰۱/۰۶/۰۲ - ۱۲:۰۲:۳۰
این غزل را "در سکوت" بشنوید
user_image
فیروز ف ن
۱۴۰۲/۰۱/۳۰ - ۲۲:۵۳:۴۱
بین=باخ مدحی اینچنین در مورد  حضرت علی اکبر ع از رحیم منزوی اردبیلی ... اکبره باخ اکبره باخ...  پیوند به وبگاه بیرونی