
حافظ
غزل شمارهٔ ۴۰۹
۱
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
۲
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
۳
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
از دل نیایدش که نویسد گناه تو
۴
آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
زان شد کنار دیده و دل تکیهگاه تو
۵
با هر ستارهای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
۶
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو
۷
حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت
آتش زند به خرمن غم دود آه تو
تصاویر و صوت






نظرات
احسان
محمد احسان
جهانگیر
چنگیز گهرویی
چنگیز گهرویی
شعیب حازم
سیدعلی ساقی
معصومه
مهسا
علی امینی
شیرین
صالی
در سکوت
برگ بی برگی