
حافظ
غزل شمارهٔ ۴۱۷
۱
عیشم مدام است، از لعل دلخواه
کارم به کام است، الحمدلله
۲
ای بخت سرکش! تنگش به بَر کش
گه جام زر کش، گه لعل دلخواه
۳
ما را به رندی، افسانه کردند
پیران جاهل، شیخان گمراه
۴
از دست زاهد، کردیم توبه
و از فعل عابد، استغفرالله
۵
جانا چه گویم، شرح فراقت؟
چشمی و صد نم، جانی و صد آه
۶
کافر مبیناد، این غم که دیدهست
از قامتت سرو، از عارضت ماه
۷
شوق لبت برد، از یاد حافظ
درس شبانه، ورد سحرگاه
تصاویر و صوت






نظرات
ملیکا
سعید
عاشق
حمیدرضا
علی
ali
میثم باقری
مهدی
...
معین
امید مددی
رضا
محمدی
امسا
محمد
پاسخ داده میشه.
سروش
علی امینی
امیر
استاد
تنها خراسانی
آرش هوشمند
mhoseinabbasi
حیدر سهیلی اصفهانی
محمد
در سکوت
سیّد محس سعیدزاده
محمد کلهر