
حافظ
غزل شمارهٔ ۴۳۸
۱
سَبَتْ سَلْمیٰ بِصُدْغَیها فُؤادی
و رُوحی کُلَّ یَومٍ لی یُنادی
۲
نگارا بر من بیدل ببخشای
و واصِلْنی علی رَغْمِ الْأَعادی
۳
حبیبا در غم سودای عشقت
تَوَکَّلْنا علی رَبِّ الْعِبادِ
۴
أَ مَنْ اَنْکَرْتَنی عَن عشق سَلْمیٰ
تُزاوَّل آن روی نِهْکو بِوادی
۵
که همچون مُت به بوتَن دل وَ اِی رَه
غَریقُ الْعِشقِ فی بَحْرِ الْوِدادِ
۶
به پی ماچان غَرامت بِسپُریمَن
غَرَت یک وی رَوِشتی از اَما دی
۷
غم این دل بِواتَت خورد ناچار
و غَر نه او بِنی آنچَت نَشادی
۸
دل حافظ شد اندر چین زلفت
بِلَیلٍ مُظْلِمٍ وَ اللّهُ هادی
تصاویر و صوت




نظرات
پیام بهرامیان
سمن
ملیحه رجایی
شهریار۷۰
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
شهریار۷۰
پاسخ کامل و دقیقتان بسیار سپاسگزارم.من بی هیچ گمانی بر این عقیدهام که واژههای اصیل زبان پارسی را تا جایی که به دلزدگی و ناراحتی عموم مردم نینجامد ، به کار بریم. زیرا این فرهنگ آمیخته از واژگان پارسی ، عربی ،آذری، عربی-پارسی و سایر واژگان برآمده از زبانها و گویشهای گوناگون سرزمینمان محصول قرنهاست و به کارگیری مجدد آنها نیـــاز به تلاش و خواست همگانی دارد.یادآوریهای بزرگانی چون شما کمک شایانی در زمینهی شناخت واژگان همسان دارد.
ک ن
محمد
علی عادلفر
انور
حامد
نجاتی
۷
۷
رضا ساقی
Mawson Lilehkoohi
حافظ خوان
حافظ خوان
سهیل قاسمی
ایرج.
Chro سلیمانی
حمیدرضا
جهن یزداد
جهن یزداد
در سکوت
جهن یزداد
جهن یزداد
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
جهن یزداد