
حافظ
غزل شمارهٔ ۶۶
۱
بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاریست
که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما زاریست
۲
در آن زمین که نسیمی وزد ز طُرِّهٔ دوست
چه جایِ دم زدنِ نافههای تاتاریست
۳
بیار باده که رنگین کنیم جامهٔ زرق
که مستِ جامِ غروریم و نام هشیاریست
۴
خیالِ زلفِ تو پختن نه کارِ هر خامیست
که زیرِ سلسله رفتن طریقِ عیّاریست
۵
لطیفهایست نهانی که عشق از او خیزد
که نام آن نه لبِ لعل و خطِ زنگاریست
۶
جمالِ شخص، نه چشم است و زلف و عارض و خال
هزار نکته در این کار و بارِ دلداریست
۷
قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند
قبایِ اطلس آن کس که از هنر عاریست
۸
بر آستان تو مشکل توان رسید آری
عروج بر فلکِ سروری به دشواریست
۹
سحر کرشمهٔ چشمت به خواب میدیدم
زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداریست
۱۰
دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ
که رستگاریِ جاوید در کم آزاریست
تصاویر و صوت













نظرات
مجتبی
امین کیخا
دانلود فیلم
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
دانیال
اشوان
مهران ش
ابوطالب رحیمی
سهیل قاسمی
جاوید مدرس اول رافض
سهیل قاسمی
تماشاگه راز
پاسخ برآمده خطاب به خواجو میفرماید:در آن زمینکه نسیمیوزد زطره دوستچه جای دم زدن نافههای تا تاری استو تشبیه خواجو را دون شأن زلف محبوب میداند.3- خواجو در عظمت مقام و بیاعتنایی محبوب میگوید:به حضرتیکه شهانرا مجالگفتن نیستچه جای زاری سرگشتگان بازاری استو حافظ قدم را فراتر نهاده میفرماید:برآستان تو مشکل توان رسید آریعروج بر فلک سروری به دشواری استچه رسد به اینکه عاشق به آنجا رسیده و بنشیند و ناله و زاری سر دهد.4- خواجو در غزل خود مضمون و تشبیه زیبایی دراین بیت دارد:فغانزمردم چشمتکه خونجانم ریختچهمردمی است که درعین مردم آزاری استو حافظ در مقطع غزل خود میفرماید:که رستگاری جاوید درکم آزاری است.و این اشارهیی است به سوابق این مضمون درتاریخ ادبیات فارسی چه در قابوسنامه و کیمیای سعادت غزالی و مخزنالاسرار نظامی درباره کمآزاری و بیآزاری به صورت نثر و نظم عبارات و ابیات مستندی آمده است. نظامی میفرماید:خانه بر ملک ستمکاری استدولت باقی ز کمآزاری است***
رضا
علی
دکتر صحافیان
داوود
محمود عبادی
محمود
محمود
فرهاد
احسان چراغی
پاسخی است به بیت هفتم غزل حافظ: میان عیب و هنر پیش دوستان کریم تفاوتی نکند چون نظر به عین رضاست
در سکوت
مسعود زمانی
رضا تبار
عبدالله مکان