
حافظ
غزل شمارهٔ ۹۶
۱
دردِ ما را نیست درمان الغیاث
هجرِ ما را نیست پایان الغیاث
۲
دین و دل بردند و قصدِ جان کنند
الغیاث از جورِ خوبان، الغیاث
۳
در بهایِ بوسهای جانی طلب
میکنند این دلسِتانان الغیاث
۴
خونِ ما خوردند این کافردلان
ای مسلمانان چه درمان؟ الغیاث
۵
همچو حافظ روز و شب بی خویشتن
گشتهام سوزان و گریان الغیاث
تصاویر و صوت










نظرات
صفا از مولانا صفا
کمال
جهان
تماشاگه راز
رضا
دکتر صحافیان
در سکوت
Shukrullah Maqsoodi
فاطمه یاوری