
حافظ
قطعه شمارهٔ ۱۵
۱
بر سر بازار جانبازان منادی میزنند
بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید
۲
دختر رز چند روزی شد که از ما گم شدهست
رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید
۳
جامهای دارد ز لعل و نیمتاجی از حباب
عقل و دانش بُرد و شد تا ایمن از وی نغنوید
۴
هر که آن تلخم دهد حلوا بها جانش دهم
ور بوُد پوشیده و پنهان به دوزخ در روید
۵
دختری شبگردِ تندِ تلخِ گلرنگ است و مست
گر بیابیدش به سوی خانهٔ حافظ بَرید
تصاویر و صوت








نظرات
مصطفی
امیر
علی