حافظ

حافظ

قطعه شمارهٔ ۱۸

۱

زآن حَبّه‌ی خَضراخور، کَز رویِ سَبُک‌روحی

هرکـ‌او بِخورَد یک جو، بر سیخ زَند سی مرغ

۲

زآن لقمه که صوفی را، در معرفت اندازد

یک ذرّه و صد مَستی، یک دانه و صد سی‌مرغ

تصاویر و صوت

دیوان حافظ به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، به خط حسن زرین خط، مرداد ۱۳۲۰ شمسی ، زوار، چاپ سینا، تهران » تصویر 498
دیوان حافظ (براساس نسخه خلخالی «مورخ ۸۲۷ ق» با مقابله نسخه بادلیان «۸۴۳ ق» و پنجاب «۸۹۴ ق») به تصحیح بهاءالدین خرمشاهی - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۵۶۵
دیوان حافظ به توضیح و تصحیح پرویز ناتل خانلری - ج ۲ (ملحقات، غزلیات، قصاید، مثنویات، قطعات و رباعیات) - حافظ شیرازی - تصویر ۹۹
دیوان خواجه حافظ شیرازی (با تصحیح و سه مقدمه و حواشی و تکمله و کشف الابیات) به کوشش سید ابوالقاسم انجوی شیرازی - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۴۵۷
دیوان مولانا شمس الدین محمد حافظ شیرازی به اهتمام دکتر یحیی قریب - حافظ شیرازی - تصویر ۵۰۳
محسن لیله‌کوهی :
مریم فقیهی کیا :

نظرات

user_image
میلاد آزرده
۱۳۹۲/۱۲/۰۷ - ۱۵:۰۳:۲۷
حبه ی خضرا؟ :حافظ اشاره دارد به گیاه شاهدانه و ایجاد اشتهای کاذب آن(بخورد یک جو بر سیخ زند سی مرغ) و کاری که با انسان میکند(ذهن درگیر است انسان به هر چه فکر میکند ) و همچنین قدرت این گیاه که ذره ای از آن اینگونه دگرگون کننده است و پرندگان که با خوردن دانه ی کوچک این گیاه چنان مستی میکنند که گویی صد سیمرغ
user_image
مرتضی
۱۳۹۴/۱۰/۲۰ - ۰۵:۵۵:۰۴
خوردند همه رندان هر چیز که بود اینجا .......بر روی نیاوردن کین حاصل یک عمر است.
user_image
سهیل قاسمی
۱۳۹۷/۱۲/۲۲ - ۱۷:۴۵:۵۵
من عجیب می‌دانم انتساب این قطعه را به حافظ. نه که تعصب خاصی داشته باشم که بله حافظ اهل این حرف‌ها نبوده و... منتها در مضامین قریب به پانصد غزل حافظ، هرگز اشاره به حبه خضرا و... نشده. چه طور است که در یک قطعه چنین مضمونی بگوید؟ وانگهی... حافظ در اشعارش از می گفته. و می با حبه خضرا سازگاری ندارد...
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۱/۰۵ - ۱۵:۲۱:۳۹
واژه سیخ تنها در این اثر استفاده گردیده است
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۱/۰۵ - ۱۵:۳۸:۰۳
حبه ٔ خضرالغت‌نامه دهخداحبه ٔ خضرا. [ ح َب ْ ب َ ی ِ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بنگ . چاتلانقوش . گیاه بنگ . (شرفنامه ٔ منیری ). حبةالخضراء. کسبور. رجوع به حبةالخضراء و بنگ شوداطلاعات بیشتر واژهواژه حبه ٔ خضرامعادل ابجد 1616تعداد حروف 8نمایش تصویر حبه ٔ خضراحبه ٔ خضرا. [ ح َب ْ ب َ ی ِ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بنگ . چاتلانقوش . گیاه بنگ . (شرفنامه ٔ منیری ). حبةالخضراء. کسبور. رجوع به حبةالخضراء و بنگ شود :زان حبه ٔ خضرا خور کز روی سبک روحیهر کو بخورد یک جو بر سیخ زند سیمرغ .(منسوب به حافظ). مطالب مرتبطچرخ خضراچرخ خضرا. [ چ َ خ ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چرخ . فلک . آسمان . سپهر : میر تو خدایگنج خضراگنج خضرا. [ گ َ ج ِ خ َ ] (اِخ ) نام گنج ششم است از جمله ٔ هشت گنج خسروپرویز.هفت خضراهفت خضرا. [ هََ خ َ ] (اِ مرکب ) به معنی دوم ِ هفت خزینه است که هفت آسمان باشد. (برهان ). هفتخضرا شدنخضرا شدن . [ خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سبز شدن . سبزه شدن : آب چو نیل برکهخضراخضرا. [ خ َ ] (اِخ ) نام یکی از گنجهای هفتگانه ٔ پرویز. (یادداشت بخط مؤلف ) : دگر گنج کز درخضراخضرا. [ خ َ ] (اِ) چمن کاری . جایی که چمن در آن کاشته اند : چون کولکی چنان دیدمنبع:پیوند به وبگاه بیرونی%
user_image
محسن
۱۴۰۰/۰۲/۰۳ - ۰۵:۰۸:۳۴
درود به همراهان گرامی حبه الخضرا یا چاتلانقوش در طب ایرانی بنگ نیست بلکه ثمر درخت بنه (پسته کوهی) هست که خواص بسیار فراوانی داره علاوه برکوچک و ریز بودنش همانطوری که استاد میفرماید هرکس به اندازه یک جو از اون بخوره .....منبعی که میخوام معرفی کنم هم جلد دوم کتاب قانون ابن سینا صفحه صد و شصت و دو پاراگراف آخر هست .توجه داشته باشیم در ایران باستان سیمرغ نماد عطار و طبیب بوده .