حافظ

حافظ

قطعه شمارهٔ ۳۲

۱

خسروا دادگرا شیردلا بحرکفا

ای جلال تو به انواع هنر ارزانی

۲

همه آفاق گرفت و همه اطراف گشاد

صیت مسعودی و آوازهٔ شه سلطانی

۳

گفته باشد مگرت ملهم غیب احوالم

این که شد روز سفیدم چو شب ظلمانی

۴

در سه سال آنچه بیندوختم از شاه و وزیر

همه بربود به یک دم فلک چوگانی

۵

دوش در خواب چنان دید خیالم که سحر

گذر افتاد بر اصطبل شهم پنهانی

۶

بسته بر آخور او استر من جو می‌خورد

تیزه افشاند به من گفت مرا می‌دانی

۷

هیچ تعبیر نمی‌دانمش این خواب که چیست

تو بفرمای که در فهم نداری ثانی

تصاویر و صوت

دیوان حافظ به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، به خط حسن زرین خط، مرداد ۱۳۲۰ شمسی ، زوار، چاپ سینا، تهران » تصویر 504
دیوان حافظ به خط سلطانعلی مشهدی با تصاویر حاشیهٔ افزوده در دورهٔ گورکانی هند » تصویر 222
دیوان حافظ دانشگاه پرینستون نوشته شده به تاریخ جمادی الثانی ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 255
دیوان حافظ نسخه‌برداری شده در رمضان ۸۵۵ ه.ق توسط سلیمان الفوشنجی » تصویر 276
کتاب خواجه حافظ شیرازی به خط محمد ساوجی مورخ ۱۲۸۰ هجری قمری » تصویر 358
دیوان لسان الغیب سنهٔ ۹۲۰ هجری قمری دارای مقدمهٔ منثور » تصویر 333
دیوان حافظ (براساس نسخه خلخالی «مورخ ۸۲۷ ق» با مقابله نسخه بادلیان «۸۴۳ ق» و پنجاب «۸۹۴ ق») به تصحیح بهاءالدین خرمشاهی - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۵۷۰
دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی به کوشش سید علی محمد رفیعی - خواجه شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۶۸۶
محسن لیله‌کوهی :
مریم فقیهی کیا :

نظرات

user_image
دکتر ف. ق
۱۳۹۳/۰۷/۱۳ - ۱۱:۱۶:۴۵
به گفته ی دکتر زرین کوب عزیز و بزرگوار این قطعه قدیمترین شعری است که در دیوان لسان الغیب وجود دارد و در زمان جلال الدین مسعود شاه سروده شده است . شاعر جوان در روزگار سلطنت مسعود جرات نموده و استر گمشده ی خود را در خواب درون اصطبل سلطنتی می بیند . شاید از او اصلا استری گم نشده و شاعر برای یک تقاضا و عرض حال فقط حسن طلبی را به کار برده باشد . ( از کوچه رندان ، تلخیص ص دوازده )
user_image
ابراهیم وژدان
۱۴۰۲/۰۳/۱۹ - ۲۳:۳۵:۱۴
یه اتفاقی افتاده شب حافظ یه خوابی دیده که خوابش را تعبیر هم نکرده مثل فیلم های اصغر فرهادی پایانش را باز گذاشته😂)   بیت 《گفته باشد مگرت ملهم غیب احوالم》اگر کسی میتونه لطفا ترجمه کنه(احساس میکنم "ملهم"اینجا به معنای ناتوان و فلج باشه)   بسته بر آخور او استر من جو میخورد تیزه افشاند به من گفت مرا میدانی   ترجمه بیت دوم: ۱- بر من شمشیر کشید که میدانی من چه کسی هستم و چه جایگاهی دارم  ۲- بر من شمشیر کشید(ای مخاطب شعر من) متوجه حرف من هستی که دارم چی میگم(گفتِ مرا میدانی)   چون به تاریخ مسلط نیستم صرفا برداشتی که از این مصراع در نظرم آمد را اشاره کردم. اگر اشتباه بود حتما عزیزان حرف این بنده حقیر را تصحیح کنن
user_image
رضا س
۱۴۰۳/۰۴/۳۱ - ۱۹:۲۵:۲۸
این قطعه حداکثر در سال ۷۴۳ و حدود ۵۰ سال قبل از فوت حافظ گفته شده چون در رمضان ۷۴۳ شاه مسعود اینجو به دست یاغی باستی چوپانی در شیراز کشته میشه. مضمون شعر هم خیلی زیرکانه‌ست. قاطری که با سرمایه‌ی سه سال کار کردن خریده بوده توسط یکی از عوامل شاه مسعود ضبط شده و میگه در خواب دیدم که استر یا قاطرم در اصطبل شاه بود. هم حرفشو در قالب خواب دیدن گفته و به طور غیرمستقیم عوامل شاه رو متهم کرده و هم با تعاریفی که از شاه کرده احتمالا امید داشته چیز بهتری از استر هم گیرش بیاد. طبق گفته‌ی دکتر قاسم غنی (آوازه‌ی شه سلطانی) در بیت دوم اشاره به یکی از سرداران بزرگ آل اینجو به نام سلطان شاه جاندار داره که در نهایت البته به آل اینجو خیانت کرد و به امیرمبارزالدین مظفری پیوست.