حافظ

حافظ

شمارهٔ ۱

۱

ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما

بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما

۲

از نثار مژه چون زلف تو در زر گیرم

قاصدی کز تو سلامی برساند بر ما

۳

به دعا آمده‌ام هم به دعا دست بر آر

که وفا با تو قرین باد و خدا یاور ما

۴

فلک آواره به هر سو کندم می‌دانی؟

رشک می‌آیدش از صحبت جان پرور ما

۵

گر همه خلق جهان بر من و تو حیف برند

بکشد از همه انصاف ستم داور ما

۶

روز باشد که بیاید به سلامت بازم

ای خوش آن روز که آید به سلامی بر ما

۷

به سرت گر همه آفاق به هم جمع شوند

نتوان برد هوای تو برون از سر ما

۸

تا ز وصف رخ زیبای تو ما، دم زده‌ایم

ورق گل خجل است از ورق دفتر ما

۹

هر که گوید که کجا رفت خدا را حافظ

گو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما

تصاویر و صوت

دیوان حافظ به خط محمدرضا ابن عبدالعزیز مورخ ۱۲۱۶ هجری قمری » تصویر 62
دیوان حافظ نسخهٔ موزهٔ بریتانیا » تصویر 16
دیوان حافظ به خط عبدالصمد شیرین‌قلم ۹۹۰ هجری » تصویر 14
کتاب خواجه حافظ شیرازی به خط محمد ساوجی مورخ ۱۲۸۰ هجری قمری » تصویر 16
دیوان لسان الغیب سنهٔ ۹۲۰ هجری قمری دارای مقدمهٔ منثور » تصویر 35
دیوان حافظ به توضیح و تصحیح پرویز ناتل خانلری - ج ۲ (ملحقات، غزلیات، قصاید، مثنویات، قطعات و رباعیات) - حافظ شیرازی - تصویر ۲۵
دیوان حافظ بر اساس سه نسخه کامل کهن مورخ به سالهای ۸۱۳ و ۸۲۲ و ۸۲۵ هجری قمری به تصحیح اکبر بهروز و رشید عیوضی - شمس الدین محمد حافظ - تصویر ۷۰
محمدرضا مومن نژاد :
محسن لیله‌کوهی :

نظرات

user_image
حمیدرضا
۱۳۸۸/۰۲/۱۰ - ۲۳:۵۹:۳۸
این ابیات بخشی از غزلی هستند که بنابر گفته‏ی کتاب «میراث فرهنگی و ادبی انجوی شیرازی» صفحه‏ی 117 در برخی از نسخ دیوان حافظ آورده شده. ابیات دوم و سوم غزل با جستجو در اینترنت یافت شده.از دوستان اگر کسی متن کامل غزل را در اختیار دارد، لطفاً در حاشیه نقل کند تا متن را کامل کنیم.
user_image
Mehregan
۱۳۸۸/۰۲/۲۶ - ۰۰:۴۵:۵۱
ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما بخت بد تا به کجا می برد آبشخور مااز نثار مژه چون زلف تو در زر گیرم قاصدی کز تو سلامی برساند بر مابه دعا آمده ام هم به دعا دست برار که وفا با تو قرین باد و خدا یاور مافلک آواره به هر سو کندم می دانی؟ رشک می آیدش ازصحبت جان پرورماگرهمه خلق جهان برمن وتوحیف برند بکشد از همه انصاف ستم داور ماروز باشد که بیاید به سلامت بازم ای خوش آن روز که آید به سلامی برمابه سرت گرهمه آفاق به هم جمع شوند نتوان برد هوای تو برون از سرماتا زوصف رخ زیبای توما، دم زده ایم ورق گل خجل است از ورق دفتر ماهرکه گوید کجا رفت خدا را حافظگو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما
پاسخ: با تشکر از زحمت شما، متن غزل کامل شد با تصحیح مصرع اول بیت آخر که «هرکه گوید کجا رفت خدا را حافظ»، «هر که گوید [که] کجا رفت خدا را حافظ» درج شد.
user_image
حسین
۱۳۸۹/۱۱/۲۵ - ۱۷:۰۱:۰۳
سلام، من کلاً از شعر خیلی سر در نمی آرم، ولی یه جایی و یه جوری برای اینکه ببینم عاقبت کارم تو یه چیزی چی می شه، خیلی اتفاقی یه فال انداختن به ما که این شعر توش بود، بعد بنظرم اومد خیلی بی ربط با وضیعت من نیست، یکی لطف کنه به گه معنیش یعنی چی، ببینیم آخر کار ما چی شه! :) ممنون! (tehranica@gmail.com)
user_image
مویدی
۱۳۹۱/۱۱/۲۸ - ۰۸:۳۹:۱۳
به نظر می‌رسد که وزنی که برای این شعر ذکر شده یک هجا بیش از وزن واقعی بوده و وزن اصلی «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن» است.
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
امین تـــوکلی فـــرد
۱۳۹۳/۰۴/۱۱ - ۰۵:۳۷:۴۱
سلام و در تاییـــد گفت دوستان ، کاج چشم ما هم این بینـــد ...هرکه گوید : کجا رفت ؟ خدا را حافظ !گو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما
user_image
راشد قانع
۱۳۹۳/۱۲/۰۶ - ۱۱:۴۹:۰۳
در مصرع اول بیت هفتم، "سرم" به جای "سرت" درست تر نیست؟
user_image
نیکتاتور
۱۳۹۶/۰۵/۳۰ - ۱۲:۳۸:۲۶
از وقتی با این سایت آشنا شدم دیدم عوض شده،ممنون میشم اگر باز هم فعالییت ببینم و مخصوصاً معنی کردن به دست دوستان
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۷/۰۸/۱۷ - ۱۹:۴۴:۴۸
گو بزاری سفری کرد و برفت از سر ماانسانها دو وجهه یا جنبه خدائی یا روحانی و شیطانی را باهم دارند وهمه چون حافظ هستیم و گاهی شیطان هم موقتا بسراغ ما میآید اگر روحانی باشیم وخداهم گاهی میآید اگر شیطانی باشیم و میان این دو،خداست.
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۰/۱۷ - ۲۳:۱۲:۵۸
عزیزانکلمه زلف را جستجو کردم فقط در آثار منسوب به حافظ یافتم
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۰/۱۷ - ۲۳:۱۹:۵۱
عزیزانکلمه غمخور را جستجو کردم فقط در آثار منسوب به حافظ یافتم
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۰/۱۷ - ۲۳:۳۰:۳۹
کلمه ابشخور را جستجو کردم فقط دراین اثر منسوب به حافظ یافتم
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۹/۰۱/۲۵ - ۰۶:۱۰:۰۹
شاعر این غزل طبق این مستند نزاری قهستانی است: ما برفتیم و تو دانی و دل غم خور ما در دیوان نزاری
user_image
Mahmoud P
۱۳۹۹/۱۰/۰۶ - ۱۹:۵۵:۵۳
به خوانش بانو پریسا: به سرت گر همه عالم به سرم جمع شوند. همانند بیت استاد سخن تکرار کلمه سر به زیبایی تمام:ما را سری است با تو که گر خلق روزگاردشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم