حافظ

حافظ

شمارهٔ ۱۵

۱

به جد و جهد چو کاری نمی‌رود از پیش

به کردگار رها کرده بر مصالح خویش

۲

به پادشاهی عالم فرو نیارد سر

اگر ز سِرِّ قناعت خبر شود درویش

۳

بنوش باده که قَسّام صُنع قسمت کرد

در آفرینش از انواعِ نوشدارو نیش

۴

ز سنگ تفرقه خواهی که منحنی نشوی

مشو بسان ترازو تو در پی کم و بیش

۵

ریا حلال شمارند و جام باده حرام

زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش

۶

ریای زاهد سالوس جان من فرسود

قدح بیار و بنه مرهمی بر این دل ریش

۷

به دلربائی اگر خود سرآمدی چه عجب

که نور حُسن تو بود از اساس عالم پیش

۸

دهان نیک تو دلخواه جان حافظ شد

به جان بُوَد خطرم زین دل محال‌اندیش

تصاویر و صوت

کتاب خواجه حافظ شیرازی به خط محمد ساوجی مورخ ۱۲۸۰ هجری قمری » تصویر 236
محمدرضا مومن نژاد :
محسن لیله‌کوهی :

نظرات

user_image
حمیدرضا
۱۳۸۸/۰۲/۱۱ - ۰۰:۱۸:۱۱
این مطلع غزلی است که بنابر گفته‏ی کتاب «میراث فرهنگی و ادبی انجوی شیرازی» صفحه‏ی 118 در برخی از نسخ دیوان حافظ آورده شده.از دوستان اگر کسی متن کامل غزل را در اختیار دارد، لطفاً در حاشیه نقل کند تا متن را کامل کنیم.
user_image
محمود سیدهندی
۱۳۸۸/۱۲/۲۱ - ۱۳:۴۹:۲۴
بجد و جهد چو کاری نمی رود از پیشبکردگار رها کرده به مصالح خویشبه پادشاهی عالم فرو نیارد سراگر ز سر قناعت خبر شود درویشبنوش باده که قسام صنع قسمت کرددر آفرینش از انواع نوشدارو نیشز سنگ تفرقه خواهی که منحنی نشویمشو بسان ترازو تو در پی کم و بیشریا حلال شمارند و جام باده حرام زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیشریای زاهد سالوس جان من فرسودقدح بیار و بنه مرهمی بر این دل ریشبدلربائی اگر خود سر آمدی چه عجبکه نور حسن تو بود از اساس عالم پیشدهان نیک تو دلخواه جان حافظ شدبجان بود خطرم زین دل محال اندیش
پاسخ: با تشکر فراوان، به متن منتقل شد.
user_image
میثم آیتی (شاعر)
۱۳۹۱/۰۸/۰۲ - ۰۲:۲۳:۳۷
آقای محمود سیدهندی نیز عینا همین غزل رو نوشته نه چیزی متفاوت از آن!!!
user_image
علی
۱۳۹۶/۰۴/۳۱ - ۰۸:۳۴:۵۸
زهی طریقت و مذهب زهی شریعت و کیش درست است..
user_image
م محمدی
۱۳۹۸/۰۸/۲۲ - ۰۰:۵۱:۴۶
سلاممصرع درست همان است که در شعر بیان شده است که عبارتست از "زهی طریقت و ملت، زهی شریعت و کیش"و فردی که با نام علی که نوشته کلمه "ملت" باید با کلمه "مذهب" عوض شود اشتباه کرده اند. مصرع همان است که در شعر آمده است. و فقط توجه بفرمایید که در لسان عصر حضرت حافظ کلمه "ملت" به معنای "سلک دینی و مذهبی" ببان می شده و این مفهوم تا همین اواخر هم به همین صورت استفاده می شده است و در متون اخیر هم (مثلا حدود صد سال پیش) می بینید که در کتب و مقالات از کلمه ملت به همین معنی بیان شده است.
user_image
احمدرضا نظری چروده
۱۴۰۲/۱۱/۲۲ - ۰۱:۵۳:۳۳
جناب علی که فرمودند مذهب به جای ملت درست است.اما چرا؟ ملت به معنی دین ومذهب است نه مردم.دراین صدسال اخیر به معنای مردم به کار رفته است.درمقدمه کلیله ودمنه آمده است. و پشت زمین را از خبث شرک ایشان پاک گردانیدند، و ملت حنیفی را به اقطار و آفاق جهان برساندیدند و حق را در مرکز خود قرار دادند ملت حنیفی یعنی دین اسلام حافظ ازاین واژه بارها استفاده کرده است. جنگ هفتادو دو ملت‌ همه‌ را عذربنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند خاقانی گفته احسن الملل یعنی بهترین دینها قفل اسطوره ارسطو را بردر احسن الملل منهید(ننهید) پس  ملت دراین بیت ارجح تر است تا مذهب ریا حلال شمارند و جام باده حرام زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش سپاس ازحضور همه محققان