
حافظ
شمارهٔ ۲۵
۱
ای ز شرم عارضت گل کرده خوی
بر عرق پیش عقیقت جام می
۲
ژاله بر لاله است یا بر گل گلاب
یا بر آتش آب یا بر روت خوی
۳
میشد از چشم آن کمان ابرو و دل
از پی اش می رفت و گم می کرد پی
۴
امشب از زلفت نخواهم داشت دست
رو موذن بانگ می زن گو که حی
۵
چون بنی عامر بسی مجنون شوند
گر برون آید شبی لیلی زحی
۶
نی دمی لب بر لب مطرب نهاد
چنگ را در زیر ناخن کرد پی
۷
چنگ را بر دست مطرب نه دمی
گو رگش بخراش و بخروشش ز پی
۸
عود بر آتش نه و منقل بسوز
غم مدار از شدت سرمای دی
۹
آنکه بهر جرعه ای جان می دهد
جامه زو بستان و جامی ده به وی
۱۰
با تو زین پس گر فلک خواری کند
باز گو در حضرت دارای ری
۱۱
خسرو آفاق بخش آن کز سخاش
نامه حاتم ز نامش گشت طی
۱۲
جام می پیش آرو چون حافظ مخور
غم که جم کی بود یا کاووس کی
تصاویر و صوت



نظرات
فرخ
پریوش شفیعی