
حافظ
شمارهٔ ۳۸
۱
برو زاهد به امیدی که داری
که دارم همچو تو امیدواری
۲
به جز ساغر چه دارد لاله در دست
بیا ساقی بیاور آنچه داری
۳
مرا در رسته دیوانگان کش
که مستی خوشتر است از هوشیاری
۴
بپرهیز از من ای صوفی بپرهیز
که کردم توبه از پرهیزکاری
۵
بیا دل در خم گیسوی او بند
اگر خواهی خلاصی رستگاری
۶
به دور گل خدا را توبه بشکن
که عهد گل ندارد استواری
۷
عزیزا نوبهار عمر بگذشت
چو بر طرف چمن باد بهاری
۸
بیا حافظ به پند تلخ کن نوش
چرا عمری به غفلت می گذاری
تصاویر و صوت




نظرات