صابر همدانی

صابر همدانی

شمارهٔ ۱۴

۱

هر که آمد در جهان پست و رفت

رشتهٔ الفت ز ما بگسست و رفت

۲

مرگ صیاد است و، صیدش آدمی است

کو که زین صیاد، سالم جست و رفت؟

۳

عمر ما، همچون نسیم صبحگاه

آمد و از پا دمی ننشست و رفت

۴

آدمی را، تن طلسم جان بود

عاقبت میبایدش بشکست و رفت

۵

آدمی را، تن، طلسم جان بود

عاقبت می‌بایدش بشکست و رفت

۶

وقت آن کس خوش که چون اهل صفا

از قیود زندگانی رست و رفت

۷

خرم از سر منزل کثرت گذشت

آنکه شد از جام وحدت مست و رفت

۸

هیچکس با خویشتن چیزی نبرد

هر که بودش هر چه داد از دست و رفت

۹

نظم را عقد گهر بگسسته بود

لیکنش (صابر) به هم پیوست و رفت

تصاویر و صوت

دیوان اشعار صابر همدانی با مقدمهٔ کیوان سمیعی - صابر همدانی - تصویر ۳۱۴

نظرات