
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۹۴ - نیز در مدح همو گوید
۱
الاهات خمرا کالعندم
کانک ما زجتها من دم
۲
می در غمی خور اگر در غمی
که شادی فزاید همی در غمی
۳
یلوح سناها علی و جنتی
اذا انحدرت کاسها فی فمی
۴
بتا نوش کن بابت نوش لب
شراب محرم اگر محرمی
۵
فا هلا بسکری من مغنم
و تعسالصحوی من مغرم
۶
خوشا گر تو با ما به هنگام گل
خرامی به هنگامه خرمی
۷
فما اطیب الراح لاسیما
علی ذکر خاقان الاعظم
۸
جلال دول شاه محمود خان
کزو یافت بنیاد دین محکمی
۹
ملیک غدا بین جمع الملوک
به منزلة الفص فی الخاتم
۱۰
چراغ بنی آدم و شمع ملک
که عالیست زو منصب آدمی
۱۱
فیارب عمره فی ملکه
الی حین منقرض العالم
۱۲
شده ختم بر فر او فرخی
شده وقف بر طبع او بیغمی
تصاویر و صوت

نظرات