
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۲۵
۱
روح ز تو خوبتر به خواب نبیند
چشم فلک چون تو آفتاب نبیند
۲
تشنه آب حیات چشمه نوشت
غرقه به نوعی شود که آب نبیند
۳
عشق تو در دل نشست و خاست نخواهد
تا وطن خویش را خراب نبیند
۴
زانکه چکد لؤلؤ خوشاب ز چشمم
چشم تو در لؤلؤ خوشاب نبیند
۵
سینه همی درد را به درد نداند
دیده همی خواب را به خواب نبیند
۶
نیست عجب با گشادنامه خطت
کز گره نافه مشک ناب نبیند
۷
بیهده باشد سؤال بوسه حسن را
بر لب او چون ره جواب نبیند
۸
خوی نکوی تو رأی وصل کند لیک
بخت بد مات هم به خواب نبیند
نظرات